ارزیابی یک نقد از اساسنامه و برنامه حزب( قسمت دوم ) در مورد موضوع شماره پنجم ( درفش حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان درفش وحدت دهنده تمامی مائوئیست های کشور است . )  :   اینکه ما می گوئیم درفش حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان درفش وحدت دهنده تمامی مائوئیست های کشور است ، به چه معنا است ؟ ببینیم در مقدمه برنامه و اساسنامه حزب درینمورد چه گفته می شود :” برنامه و اساسنامه حزب كمونيست ( مائوئيست) افغانستان ، درفش مستقل پرولتارياي جهاني در سنگر مبارزات ملي و طبقاتي كشور در خون خفته ما و يگانه درفش تا به آخر انقلابي در افغانستان است . كمونيست هاي انقلابي در كشور فقط و فقط با رزميدن زير اين درفش سترگ است كه مي توانند وظايف و مسئوليت هاي شان را در قبال انقلاب جهاني و انقلاب افغانستان به نحو اصولي و شايسته ادا نمايند . ”                        همچنان ببینیم که در مبحث ” خصلت طبقاتی حزب ” در اساسنامه درینمورد چه گفته می شود :”  حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان محصول مستقيم پيشرفت و به فرجام رسيدن پروسه وحدت جنبش كمونيستي ( م .ل .م ) افغانستان است و درفش اين حزب ، درفش وحدت دهنده تمامي مائوئيست هاي كشور است . آنها فقط و فقط در زيراين درفش است كه ميتادامۀ مطلب

سر و صدا ها در مورد ” شعله یی ها ” از چندی به اینسو سر و صدا ها در مورد شعله ئی ها قوت گرفته است . منشاء و منبع اصلی این سرو صدا ها ترکیب رژیم دست نشانده بمثابه یک رژیم متشکل از جناح های مختلف قدرت و رقابت میان این جناح ها است . یکی از جناح های قدرت در رژیم دست نشانده ، چه در حکومت و چه در پارلمان ، را کسانی تشکیل می دهند که سابقه شعله ئی داشته اند و یا بهر حال این چنین سابقه ئی به آنها نسبت داده می شود . گر چه بطور قطع ، این افراد یک جناح متشکل ویک پارچه را تشکیل نمی دهند ، اما ” جهادی ” های شامل در ترکیب رژیم مجموع اینها را بنام شعله ئی های در قدرت یاد می نمایند و از بابت اینکه گویا قدرت ” مائوئیست ها ” در رژیم زیاد است ، مدام شکوه وشکایت و جار و جنجال براه می اندازند . موقعیکه حامد کرزی لیست وزرای کابینه اش را اعلام کرد و آن لیست را به پارلمان رژیم فرستاد ، سر و صدای برهان الدین ربانی بلند شد که اکثریت وزرای پیشنهادی را کمونیست ها و مائوئیست ها تشکیل می دهند . حساسیت برهان الدین ربانی و کل جمعیت اسلامی و شورای نظاری ها بیشتر از همه روی رنگین سپتنا به مثابه وزیر خارجه پیشنهادی بجای عبدالله عبدالله بود . ولی نه تنها سپنتا بلکه دو وزیر پیشنهادی دیگر نیز که یک زمانی شعله ئی بوده اند ، از پارلمان رای اعتماد گرفتند . ادامۀ مطلب

پاسخ به یک دشنامنامه بخش سوم نتیجه گیری تسلیم طلبانه از جنگ مقاومت ضد سوسیال امپریالیزم شوروی در صفحه پنجم و ششم ” دشنامنامه ” نتیجه گیری غلط و تسلیم طلبانه ای از جنگ مقاومت ضد سوسیال امپریالیزم شوروی به عمل می آید : ” … اگر کسی بخواهد راه افتادن جنگ همگانی مردم ما را علیه تجاوز شوروی نمونه بیاورد باز هم خلط شرایط و نتیجه گیری اشتباه کرده است . در آن زمان آن جنبش همگانی مردم بطور خود جوش راه افتاد و نیروهای سیاسی مختلف اجبارا بدنبال آن رفتند . همه شاهدیم که یکی از دلائل حالات موجود و نفوذ و تسلط نیروهای امپریالیستی و ارتجاعی در کشور ما همان نبود تدارک امکانات و رهبری سالم در آن جنگ است ، یعنی با آنکه کشور در اشغال و مستعمره بود و مردم کاملا روحیه جنگ ضد تجاوزی داشتند و جنگ را هم آغاز کرده قهرمانانه جنگیدند ، ولی با نداشتن تدارک لازم و نبود یک ستاد رهبری پخته و آگاه با آنکه بیش از یک میلیون انسان قربانی دادند ، نتیجه اش به کجا کشید . این تجربه تلخی است که هرگز نباید تکرار شود . جنگ خلق بازیچه نیست که بتوان آنرا بخواست این و آن بکار برد . با تجربه تلخ و گران قیمتی که ما داریم ، تکرار چنین اشتباهی خیانت است . امید است عناصر پاک جنبش به این مسئله توجه کنند . ” به این ترتیب ، ” دشنامنامه ” بر مبنای یک شناخادامۀ مطلب

نگاهی به طرح پیشنهادی مرامنامه سازمان روشنگران افغانستان طرح پیشنهادی مرامنامه سازمان روشنگران افغانستان یک نوشته 26 صفحه یی است که تاریخ انتشار آن 1384 و محل انتشار آن کابل وانمود گردیده است . این نوشته شامل مباحث ذیل است : مقدمه ، اوضاع جهانی و موقعیت کشور ما ، افغانستان در اوضاع کنونی ، نگاهی به گذشته جنبش مردمی افغانستان ، سازمان روشنگران افغانستان و برنامه کوتاه مدت و برنامه دراز مدت آن . ما این طرح پیشنهادی را برای اولین بار چند ماه قبل از طریق آدرس الکترونیکی شعله جاوید بدست آوردیم . ارسال کننده ، آن را ” برنامه جدید ساما ” خوانده بود . پس از آن در چندین مورد ،  کانال های مرتبط با بقایای ساما نیز این طرح پیشنهادی را در اختیار منسوبین حزب قرار داده اند . طرح پیشنهادی مرامنامه سازمان روشنگران افغانستان ، ادامه و تکمیل کننده طرحی است که سه سال قبل بنام ” انجمن کاکه های افغانستان ” بمیان آمده بود . آن طرح که در واقع توسط ” کاکه های ” قبلا سامائی رویدست گرفته شده بود ، برگشتی بود به همان ” عیار بازی ” های سابق . مسوده برنامه انجمن کاکه ها در سطح یک نوشته قلمی و در محدوده ” کاکه های ” قبلا سامائی باقی ماند  و نتوانست در سطح یک طرح پیشنهادی رسمی مطرح گردد . طرح پیشنهادی برنامه انجمن کاکه های ادامۀ مطلب

ارزیابی یک نقد از اساسنامه و برنامه حزبقسمت سومانتقادات از برنامه حزب برنامه حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان ، در واقع شامل چهار قسمت اصلی و یک قسمت ضمایم است :1 –  مسائل عام ایدئولوزیک – سیاسی ( مارکسیزم – لنینیزم – مائوئیزم ؛ انترناسیونالیزم پرولتری ؛ اوضاع جهانی و جنبش جهانی کمونیستی )2 –  مسایل مربوط به اوضاع کنونی  افغانستان ( سیمای کنونی افغانستان ؛ مناسبات تولیدی  حاکم بر افغانستان ؛ طبقات اجتماعی جامعه افغانستان ؛ تضاد های اجتماعی مهم  شامل دو مسئله زنان و مسئله ملیت ها . )3 –  مسائل مربوط به انقلاب افغانستان ( جامعه مستعمره –  نیمه فئودال و تضاد های طبقاتی و اجتماعی آن ؛ مضمون و وظایف انقلاب ؛ جهتگیری انقلاب ؛ نیروهای محرکه انقلاب ؛ سه سلاح انقلاب ؛ مقاومت ملی مردمی و انقلابی ؛ اهداف انقلاب دموکراتیک نوین شامل اهداف سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی . )4 –  مسائل مربوط به استراتژی مبارزاتی یا جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی به مثابه شکل مشخص کنونی جنگ خلق ( قدرت سیاسی از لوله تفنگ بیرون می آید ؛ قیام شهری و کودتا دو بیراهه ؛ جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی جنگ توده یی عمدتا دهقانی تحت رهبری پرولتاریا ؛ محاصره شهر ها از طریق دهات ، جنگ طولانی ؛ مناطق پایگاهی انقلابی ؛ ارتادامۀ مطلب

پیچیدگی تضاد های جامعه و رده بندی درست آنها همانطوری که تداخلات و تاثیر گذاری های تضاد ها یکجانبه نبوده و دو جانبه و چند جانبه می باشند ، ساحات تاثیر گذاری تضاد ها نیز با دیوار چین از هم جدا نیستند ، بلکه بصورت همزمان و هم مکان در همدیگر تداخل می کنند . به همین جهت است که یک نیروی سیاسی مشخص نمی تواند صرفا حامل و عامل یک تضاد یا یک جهت یک تضاد معین باشد .جامعه افغانستان به مثابه یک جامعه مستعمره – نیمه فئودال ، دارای سه تضاد بزرگ است : 1  –  تضاد.ملی خلق ها و ملیت ها با قدرت های امپریالیستی . 2  –  تضاد توده های مردمان کشور با طبقات حاکم فئودال و بورژوا کمپرادور . 3  –  تضاد میان دسته بندی های ارتجاعی . این تضاد ها همه ریشه در تضاد اساسی نظام ارتجاعی وابسته به امپریالیزم در کشور دارد که گاهی حالت مستعمراتی – نیمه فئودالی دارد و گاهی حالت نیمه فئودالی – نیمه مستعمراتی . حالت مستعمراتی – نیمه فئودالی تفاوت های کیفی ای با حالت نیمه فئودالی – نیمه مستعمراتی دارد ، ولی از اساس با آن یکی است . حالت مستعمراتی – نیمه فئودالی در واقع وضعیت تشدید یافته  حالت نیمه فئودالی – نیمه مستعمراتی از وجه سلطه امپریالیستی است . تضاد اساسی در هر دو حالت با هم منطبق بوده و یکی محسوب می گردد . تفاوت کیفی مادامۀ مطلب

تروریست کیست ؟ پاسخ به سناتور امریکایی سرویس خبری جهانی برای فتح –  9 اکتوبر 2006 در زیر نقطه نظرات یکی از خوانندگان سرویس خبری جهانی برای فتح در کتمندو را می خوانید . این خواننده خود را یک ” فیمینیست و فعال حقوق بشر که اکنون بطرف مائوئیست ها گرایش پیدا کرده ” معرفی کرده است . نامه سر گشاده او جوابی است به سیاستمدار معروف امریکایی سناتور اسپکتر . این سناتور به سبک و سیاق متفرعنانه ای که ویژه طبقه امپریالیستش می باشد به نیپال آمده بوده تا به نیپالی ها بگوید که باید مائوئیست ها را خلع سلاح کنند . او مائوئیست ها را ” تروریست ” خوانده و آنها را با سازمان حماس فلسطین و حزب الله لبنان مقایسه کرده است . روزنامه انگلیسی زبان کتمندو پست حاضر به چاپ این نامه سرگشاده نشده است . سرویس خبری ما بلافاصله پس از دریافت آن را درج می کند مایلم در مورد مطالبی که سناتور اسپکتر، صدر کمیته قضائی سنای امریکا، در پایان سفر تحقیقاتی اش به نیپال ابراز کرده ، اظهار نظر کنم . اشاره ام به حرفهائی است که در گزارش کتمندو پست به تاریخ 15 اگست از قول او نقل شد ه است . او می گوید : ” مائوئیست ها اگر صادق باشند و سلاح های شان را بر زمین بگذارند و پیرو دموکراسی باشند… می توانند در حکومت شرکت کنند… ما مشتاقیم که یک سازمان تروریستی تروریزادامۀ مطلب

هیاهوی مبارزه با فساد در این اواخر هیاهوی زیادی پیرامون فساد و مبارزه علیه فساد در میان سردمداران رژیم پوشالی به راه افتاده است . این هیاهو و سرو صدا انعکاس سرتاسری دارد ، چرا که فساد در ادارات دولتی واقعا سر تاسری است ، آنچنان سرتاسری که هیچ اداره ای در هیچ گوشه ای از افغانستان را نمی توان بری از آن دانست . این پدیده اکنون به آن سطحی از عمق و گسترش خود رسیده است که بود و نبود رژیم را تحت سوال قرار داده است . در چنین حالتی تقلا های کرزی و سائر سردمداران رژیم برای اینکه نشان دهند که گویا علیه فساد مبارزه می کنند ، خود به مثابه عامل دیگری در جهت بی ثبات سازی بیشتر رژیم عمل می کند و برخورد میان مراجع قدرت و جناح های مختلف رژیم را تشدید می نماید . دلیل آن واضح است . فساد در ادارات رژیم ذاتی و سرتاسری است و از صدر تا ذیل رژیم را در بر می گیرد و لذا در این رژیم مرجعی وجود ندارد که بتواند و بخواهد علیه فساد مبارزه نماید و اگر هم به فرض محال چنین مرجعی وجود داشته باشد کارش نمی تواند بجایی برسد . مثال های ذیل وضعیت را به روشنی نشان می دهد : عبدالجبار ثابت به عنوان لوی سارنوال ( دادستان کل ) رژیم ، از طرف خود حامد کرزی توظیف گردیده است که ” جهاد ” علیه فساد را ” فرماندهی ” نماید . اما همینکه این ” فرمانده ” توظیف شده از ادامۀ مطلب

جرگه قومی دو سوی خط دیورند تلاش محیلانه امپریالیستی و ارتجاعی در جریان برگزاری جلسات ” مجمع عمومی سازمان ملل متحد ” ، بوش سردمدار هیئت حاکمه امریکا ، کرزی و مشرف را به قصر سفید فرا خواند ، آنها را با هم  نشاند و طرح تشکیل ” جرگه قومی دو سوی دیورند ” را ، برای تامین ” صلح ” در افغانستان و پاکستان ، به آنها دیکته کرد . قرار است که این جرگه در اواسط و یا اواخر ماه قوس امسال با شرکت سران قومی دو سوی دیورند بر گزار گردد . پرویز مشرف و حامد کرزی نیز در این جرگه شرکت خواهند کرد . این دو بعد از بازگشت به افغانستان و پاکستان با بی شرمی ادعا کردند که طرح تشکیل این جرگه ها از طرف آنها به میان آمده و در جلسه سه جانبه قصر سفید مورد تصویب قرار گرفته است . کرزی ادعا کرد که فکر ایجاد این جرگه بعد از ملاقات هایی که او با سران قومی ” مشرقی ” و ” جنوبی ” داشته است برایش ایجاد شد . کرزی هدف از برگزاری این جرگه را بحث روی چگونگی تامین امنیت و تقویت نهاد های مدنی در میان اقوام دو سوی خط دیورند اعلام کرد . اما پرویز مشرف بعد از بازگشت به پاکستان ادعا کرد که پیشنهاد تشکیل این جرگه قومی توسط او مطرح شده و بوش و کرزی آنرا پذیرفته اند . مشرف قرار دادی را که قبلا حکومت پاکستان با سران قومی وزیرستان جنوبی به امضا رسانده است ، به عنوان یادامۀ مطلب

خط دیورند دعوای از سابق در بستر جدید از مدتی به اینطرف حلقات معینی از رژیم دست نشانده ، موضوع خط دیورند را دوباره به میان کشیده و بصورت های مختلف و به مناسبت های گوناگون مطرح می نمایند .  برای اینچنین رژیم بحران زده و بی ثبات که بحران و بی ثباتی سراسر وجودش را فرا گرفته و از صد ها منفذ نمایش بیرونی می یابد ، مطرح کردن ” دعوا ی ” خط دیورند با پاکستان و دامن زدن به تشنج میان دو کشور ، عجیب به نظر می رسد . تا آنجائیکه براه انداخته شدن این ” دعوا ” از جانب بخشی از مشمولین خود رژیم ، ” منتهای بی خردی سیاسی ” و نتیجه ” فقدان یک استراتژی سیاسی منسجم منطقوی ” محسوب می گردد . رژِیم دست نشانده در رابطه به این موضوع به نحو آشکاری دو شقه به نظر می رسد . جناح حاکم یعنی جناح شوونیست های پشتون یا به عبارت دیگر جناح کرزی که شوونیست های افغان ملتی و ” بابای ملت ! ” و اعوان و انصار نیم نفسش را نیز در بر می گیرد ، این دعوا را دامن می زند ؛ در حالیکه خائنین ملی مرتجع غیر پشتون در رژیم با دامن زدن این دعوا مخالف بوده و در واقع طرفدار آن هستند که خط دیورند به رسمیت شناخته شود تا حالت تشنج و دعوا میان افغانستان و پاکستان از میان برود . به همین سبب ، این موضوع هم اکنون به معضله ای در درون رژیم بدل شده و بی ثباتی آن را تشدید می نماید . یقادامۀ مطلب

نیپال در آستانۀ انقلاب نیپال در مرحله حساسی از تاریخ خود قرار گرفته است . انقلاب دموکراتیک نوین در نیپال ، پس از پیشروی رزمنده و موجوار جنگ خلق در طی مدت زمانی بیشتر از یک دهه ، اکنون در آستانه پیروزی قرار دارد . توام با این فرصت تاریخی کم نظیر ، مخاطرات عظیمی نیز بر سر راه انقلاب خود نمایی می کند . حزب کمونیست (مائوئیست ) نیپال جنگ خلق را در اوایل ماه فبروری سال 1996 آغاز کرد . در طول این دوره تقریبا یازده ساله ، انقلاب نیپال موفق شده است گام های بزرگی به پیش بردارد . در تمام مناطق روستایی آزاد شده که بیشتر از هشتاد در صد کل مناطق روستایی نیپال را در بر می گیرد ، فئودال ها از قدرت افتاده و خلع مالکیت شده اند . قدرت سیاسی انقلابی درین مناطق به توده های زحمتکش ، عمدتا دهقانان ، تعلق دارد . در عین حال حزب در تمام طول دوره یازده ساله گذشته از سازماندهی کارگران در شهر ها نیز غافل نبوده است . این سازماندهی های مبارزاتی بار بار از طرف ارتجاع حاکم شدیدا سرکوب گردیده و صد ها و بلکه هزاران کارگر انقلابی یا کشته شده اند ، یا به زندان افتاده اند و یا ناگزیر به فرار به مناطق آزاد شده اند . اما اخیرا حزب قادر شده است که مجددا دست به سازماندهی کارگران شهری زده و اتحادیه های کارگری را وسیعا باز سازی نماید و حتی بیشتر از گذادامۀ مطلب

پنج سال پس از تجاوزگری و اشغال امپریالیستی باگذشت پنجسال از آغاز تجاوز امپرياليست هاي امريکايي ومتحدين شان بر افغانستان و اشغا ل اين کشور توسط آنها ، جامعه افغانستان کماکان بحراني و درحال جنگ باقي مانده است . امپرياليست هاي متجاوزواشغالگرودست نشاندگان شان ، نه تنها قادرنشده اندکه درطي پنج سال گذشته به بحران و جنگ به نفع خودشان خاتمه داده وسلطه اشغالگرانه ، خائنانه وارتجاعي شان راکاملا برجامعه برقرار نمايند ، بلکه درين اواخر حالت بحراني بيشتر از پيش به ضرر شان تشديد گرديده و آنها را در وضعيت نا مساعد تر ي نسبت به سال هاي قبل قرار داده است .اين تشديد بحران نتيجه تشديد تمامي تضاد هاي بزرگ و مهم جامعه است. تضادملي خلقهاومليتهاي افغانستا ن بااشغالگرا ن امپرياليست وخائنين ملي دستنشانده شان،تشديد گرديده وبطرف تشديد بيشترپيش ميرود وداراي جوانب گوناگون وسطوح مختلف است .  درسطح عام ، نا رضايتي ازامپرياليست هاي اشغالگر ورژيم دستنشانده ومخالفت عليه آنها وسيعا درحال گسترش است وتمامي اقشاروطبقات جامعه ،به استثناي مشت ناچيزي از خائنين ملي ، را در بر مي گيرد. عالي ترين سطح اين نارضايتي ومخالفت در مبارزات مسلحانه تبارزمي يابد . از آنجا ئيکه متاسفانه تا حال صرفا طالبان، ودرحد معيني حزب اسلامي ادامۀ مطلب

رفرمیسم، پراگماتیسم و مسئله رهایی زنان! درنقد پایه های فلسفی “کمپین یک میلیون امضا” این متن بر پایه سخنرانی ارائه شده در سمینار کارزار زنان در روز 7 مارس 2009 تنظیم شده است.لیلا پرنیان بحث من به موضوعی خاص اختصاص دارد، تلاش خواهم کرد شما را با پایه های فکری و فلسفی گرایش سیاسی جریانات رفرمیستی که تحت عناوین گوناگون از جمله امروزه تحت عنوان کمپین یک میلیون امضا در داخل و خارج از کشور در سال های اخیر فعالیت می کنند، آشنا کنم.  تمرکز بحث من حول سیاستهای ارتجاعی و ضد زن  جمهوری اسلامی نیست. زیرا بر همگان بویژه رفقا و دوستانی که در این سالن حضور دارند مرز تمایز بین ما و دشمن اصلی جنبش زنان یعنی جمهوری اسلامی روشن است. شکاف و دره عمیقی بین ما و این حکومت مذهبی و زن ستیز موجود است. تنها چاره سرنگونی این حاکمان مرد سالار است که سی سال کل جامعه ما را به قهقرا بردند و مسبب وحشیانه ترین اعمال علیه ما زنان بوده و هستند.هدف بحث من پرداختن به پایه های فکری جریانی در جنبش زنان است که آگاهانه می خواهد تاریخ  مبارزاتی ما را تحریف کند، جنبش ما را از دست یابی به اهداف اساسی اش باز دارد، به راههای بیهوده منحرف کند، و در نهایت ستم و اسارت زنان بخصوص در سه دهه گذشته  را به امری پذیرفته و قابل تحمل تقلیل ادامۀ مطلب

نقد گذرائی  از کتاب ” افغانستان الگوی دموکراسی امریکائی فهرست صفحهتسلیم طلبی پارلمانتاریستی 2قهرمان مبارزاتی ” کتاب “4مغالطه نویسی در مورد جنگ خلق و م ل م ها 10تحلیل غلط و تسلیم طلبانه از شرایط کنونی کشور24ایدئولوژی و طرحات غیر کمونیستی ” کتاب32تز های تسلیم طلبانه پارلمانتاریستی 35پارلمانتاریزم و مبارزه پارلمانی63جنگ خلق 75″ تدارك براي بر پايي جنگ مقاومت ملي مردمي و انقلاب( شکل مشخص کنونی جنگ خلق )84نتیجه گیری تسلیم طلبانه از جنگ مقاومت ضد سوسیال امپریالیزم شوروی87دید امکانات گرایانه از روابط بین المللی 94سوابق تراشی جعلی در خدمت انحلال طلبی ایدئولوژیک – سیاسی   97چه کسانی جانباختگان جنبش چپو”سپاهیان ” پاکباز راه خلق را تحقیر،توهین ، اهانت و طرد و نفی می کند ؟103سر و صدا ها در مورد ” شعله یی ها “105  نقد گذرائی  از کتاب ” افغانستان الگوی دموکراسی امریکائی … تسلیم طلبی پارلمانتاریستی یک نظر اجمالی افغانستان الگوی دموکراسی امریکائی ( از تحمیل تروریزم تاصدوردموکراسی)  ”  کتابی است که به تازگی منتشر شده است . تاریخ چاپ کتاب  سال 1384 گفته شده است که از قرار معلوم باید اوائل همین سال باشد . نگارنده کتاب فردی با نام اصلی یا مستعار ” و . آئیژ ” نمایانده شده است و ناشادامۀ مطلب

سنتريزم ضد مائوئيستي يك انحراف دير پا در جنبش چپ افغانستان اعلاميه ” سازمان كارگران افغانستان ” در مورد تحريم انتخابات رژيم پوشالي كه تحت عنوان ” انتخابات پوشالي آينده ، نمكي بر ناسور ملت ماست ” در صفحات انترنيت منتشر شده بود، به منظور تبليغ بيشتر براي يك حركت مبارزاتي عليه انتخابات رژيم پوشالي، در شماره 22 شعله جاويد درج گرديد. ما در همان موقع صريحا گفتيم كه:« اعلاميه ذيل از ويبلاگ يك سازمان چپ بنام ” سازمان كارگران افغانستان ” گرفته شده است. اما در پاي خود اعلاميه امضاي سازمان متذكره موجود نيست. دليل اين كار براي ما روشن نيست. اميد واريم سازمان كارگران افغانستان صرفا يك سازمان خارج كشوري نبوده و در داخل افغانستان نيز فعاليت داشته باشد.درج اين اعلاميه در شعله جاويد به منظور تبليغ بيشتر براي يك موضعگيري مبارزاتي عليه انتخابات رژيم پوشالي صورت مي گيرد و به مفهوم تائيد عام وتام متن اعلاميه نيست.حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان اختلافات عميق و مهمي با خط ايدئولوژيك – سياسي مطرح شده در ويبلاگ سازمان كارگران افغانستان دارد. اميد واريم بتوانيم هر چه زود تر اين مسائل را در صفحات شعله جاويد انعكاس دهيم. »مهم ترين موضوع ايدئولوژيكي كه در رابطه با ” سازمان كارگران افغانستان ” براي ما مطرح است، سادامۀ مطلب

” سازمان انقلابي افغانستان “گسست ناقصي از ” سازمان رهايي افغانستان ” اعلاميه سازمان انقلابي افغانستان در مورد تحريم انتخابات رژيم پوشالي كه تحت عنوان ” با تحريم انتخابات، چپ منحرف را بي نقاب سازيم ” منتشر شده بود، به منظور تبليغ بيشتر براي يك حركت مبارزاتي عليه انتخابات رژيم پوشالي، در شماره 22 شعله جاويد درج گرديده بود. اما ما در همان موقع صريحا گفتيم كه:« درج اعلاميه ذيل، كه بصورت دست بدست در داخل كشور پخش شده است، در صفحات شعله جاويد، به منظور تبليغ بيشتر براي يك حركت مبارزاتي عليه انتخابات رژيم پوشالي صورت مي گيرد و تائيد كامل مطالب مندرج در اعلاميه و تائيد كامل خط ايدئولوژيك – سياسي سازمان انتشار دهنده آن را در بر ندارد. حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان با سازمان انتشار دهنده اين اعلاميه اختلافات ايدئولوژيك – سياسي نسبتا مهمي دارد و اميد وار است كه بتواند هر چه زود تر اين اختلافات را در صفحات ” شعله جاويد ” انعكاس دهد. »مهم ترين موضوعي كه در رابطه با ” سازمان انقلابي افغانستان ” براي ما مطرح است، چگونگي گسست اين سازمان از ” سازمان رهايي … ” است كه ذيلا مورد بحث قرار گرفته است. اميد واريم سائر موضوعات را نيز بتوانيم به زودي در صفحات ” شعله جاويد ” مورد بحث قرار دهيم.      &nbادامۀ مطلب

مواضع ما در قبالخط اساسنامه جديد و مانيفيست حزب كمونيست انقلابي امريكا مواضع ما در قبالخط اساسنامه جديد و مانيفيست حزب كمونيست انقلابي امريكا يكي از موارد مهم بحثي در پولينوم چهارم كميته مركزي حزب، بحث روي خط اساسنامه جديد و مانيفيست حزب كمونيست انقلابي امريكا در متن بحث عمومي روي وضعيت كنوني جنبش انقلابي انترناسيوناليستي، بود.پولينوم به ادامه گفتگو ها و بحث هاي دروني قبلي در مورد خط اساسنامه جديد و مانيفيست حزب كمونيست انقلابي امريكا، يكبار ديگر روي اين خط به عنوان يكي از مهم ترين موضوعات مربوط به جنبش انقلابي انترناسيوناليستي و كل جنبش بين المللي كمونيستي بطور جدي مكث نموده و به نتيجه گيري هاي زيرين دست يافت:1 – هم در اساسنامه جديد حزب كمونيست انقلابي امريكا و هم در مانيفيست آن حزب، در حالي از ” سنتز هاي نوين اواكيان ” بار بار صحبت به عمل مي آيد كه ” ماركسيزم – لنينيزم – مائوئيزم ” در متن اين اسناد اصلا وجود ندارد. در متن اساسنامه جديد حزب كمونيست انقلابي امريكا، حتي براي يكبار هم از لنين و مائوتسه دون نام برده نشده و صرفا در يكجا از ماركس و انگلس در حالي نام برده شده است كه نام اواكيان بار بار به چشم مي خورد. تنها در ضميمه اساسنامه راجع به لنين و مائوتسه دون بطور روشن صحبت مي گردد. در متن ادامۀ مطلب

حزب كمونيست ايران ( م ل م ) هم به بيراهه پسا م ل م افتاد مقدمه:ايراني سازي پسا ماركسيزم – لنينيزم – مائوئيزم امريكايي:سند جديد كميته مركزي حزب كمونيست ايران ( ماركسيست – لنينيست – مائوئيست ) كه تحت عنوان” كمونيزم بر سر دو راهي: پژمردگي يا شكوفايي – خطاب به همه كمونيست هاي ايران “، منتشر شده است، يك نوع ايراني سازي خط پسا ماركسيستي – لنينيستي – مائوئيستي بيانيه و اساسنامه جديد حزب كمونيست انقلابي امريكا ( آر سي پي ) است و تمام مختصات اساسي آن خط را با خود حمل مي نمايد. البته در موارد معيني اين سند صريح تر و بي پرده تر از بيانيه و اساسنامه جديد حزب كمونيست انقلابي امريكا حرف مي زند و در مواردي هم مجمل تر و درهم و بر هم تر از آن اسناد.آنچه سند متذكره به آن مي پردازد، اساسا يك موضوع و مبحث بين المللي است و بايد به مثابه يك مبحث بين المللي و در مباحثه با جنبش بين المللي كمونيستي مطرح شود و نه صرفا به مثابه خطابي به « همه كمونيست هاي ايران ».بطور مشخص، حزب كمونيست ايران ( ماركسيست – لنينيست – مائوئيست ) سال هاي سال يكي از اعضاي مهم ” جنبش انقلابي انترناسيوناليستي ” بوده و منسوبين آن در پهلوي منسوبين يكي دو حزب ديگر، نقش كليدي در پيشبرد كار هاي كميته رهبري كننادامۀ مطلب

چند ماه قبل نوشته ای تحت عنوان ” حزب کمونیست مائوئیست افغانستان انجوایزم یا گسست از مارکسیزم ” از طرف ” سازمان انقلابی افغانستان ” منتشر شد که در آن قويا روي مسلط بودن انحراف انجو بازي بر حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان تاكيد به عمل آمده است. با توجه به اينكه كسان ديگري نيز اين موضوع را مطرح كرده و با توسل به آن حزب را مورد حمله قرار داه اند، لازم است كه درينمورد بطور مشخص و روشن، مکث کوتاهی به عمل آید.اولين موضعگيري رسمي برنامه يي در جنبش چپ افغانستان عليه انجو بازي توسط حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان صورت گرفته است. برنامه حزب كار هاي انجويي را بخشي از برنامه باز سازي امپرياليستي جاري در كشور مي داند و عليه كليت اين برنامه باز سازي اعلام مبارزه مي نمايد. به همين دليل حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان هيچگاهي صاحب انجو نبوده و مسئوليت پيشبرد كار ها و سازماندهي هيچ انجو يي را بر عهده نداشته است. هم اكنون حتي يك فرد منسوب به حزب، حتي در سطح يك عضو عادي حزب، در كار هاي سازماندهي انجويي سهم و نقش ندارد. حتي بالاتر از اين، حزب اعضاي خود را تشويق مي نمايد كه حتي الوسع سعي نمايند براي امرار معاش نيز در انجو ها كار نكنند و چنانچه مجبور شوند بخاطر امرار معاش به چنين كارهايي تن دهند، نبايد به تبلبغات به نادامۀ مطلب

باقی ماندن دراز مدت پایگاه های نظامی امریکا در افغانستانیاتداوم حالت اشغال کشور و نقض صریح حاکمیت ملی مردمان ما اعزام ده ها هزار نفر نيروي نظامي تازه نفس امريكايي به افغانستان در سال 2009 و 2010، مجموع نيروهاي اشغالگر امريكايي در افغانستان را به يكصد هزار نفر بالا برد و كل نيروهاي اشغالگر در افغانستان را به يكصد و پنجاه هزار نفر ارتقا داد. توام با اين افزايش وسيع نيروهاي اشغالگر، مقامات امريكايي تاريخ آغاز خروج قسمی نيروهاي امريكايي از افغانستان و ” انتقال مسئولیت های امنیتی ” به نیروهای رژیم دست نشانده را جولاي 2011 و تاریخ تكميل اين دو پروسه را اواخر سال 2014 اعلام كردند. چند ماه قبل روشن شد که 5000 نفر اين قوت ها در ماه جولاي امسال و 5000  نفر ديگر آن در اواخر سال جاري از افغانستان بيرون خواهند رفت و قرار است 23000 نفر دیگر شان تا اواخر تابستان سال آینده میلادی یا تا آخر آن سال افغانستان را ترک بگویند.به این ترتیب مجموع نیروهای امریکایی که تا اواسط یا اواخر سال 2012 از افغانستان بیرون خواهند رفت ( 33000 نفر )، دقیقا مساوی با تعداد مجموعی قوت های نظامی تازه نفس امریکایی خواهد بود که در سال های 2009 و 2010 تازه به افغانستان وارد شدند. به عبارت دیگر، در آخر سال 2012 مجموعا 67000 یا 68000 نفر از نیروهای امریکایی کماکان در افادامۀ مطلب

پروسه ” انتقال مسئولیت های امنیتی ” به نیروهای رژیم دست نشانده      یک پروسه ناقص و نیمه کاره از چندی به اینطرف پروسه به اصطلاح انتقال مسئولیت های امنیتی از نیروهای اشغالگر امپریالیستی به نیروهای مسلح رژیم دست نشانده در چند شهر و ولایت کشور با سر و صدا و تبلیغات فریبنده آغاز شده است. این برنامه به تاریخ 26 سرطان 1390 از ولایت بامیان آغاز گردید و پس از آن مسئولیت های امنیتی شهرهای مهترلام ولایت لغمان در شرق، لشکرگاه ولایت هلمند در جنوب، شهر هرات در غرب و شهر مزار مرکز ولایت بلخ در شمال افغانستان به اردو، پولیس و استخبارات رژیم انتقال یافت و در ششمین نوبت ولایت پنجشیر در شمال کابل شامل این پروسه گردید. قرار است طی روزهای آینده مسئولیت های امنیتی ولایت کابل ( به استثنای ولسوالی سروبی) نیز به نیروهای امنیتی رژیم انتقال یابد. گرچه گفته میشود که برنامه انتقال مسئولیت های امنیتی کابل به نیروهای رژیم دست نشانده به  تاخیر افتاده و قرار است مراسم رسمی آن پس از پایان ماه رمضان برگزار شود، اما گمانه زنی هایی وجود دارد که چون اجرای مراسم رسمی برای انتقال مسئولیت های امنیتی کابل به نیروهای رژیم، به دلیل تراکم دفاتر خارجی و وزارتخانه ها در شهر کابل، امکان پذیر نیست، در نظر است که مسئولیت های امادامۀ مطلب

نیاز مبارزاتی جدی، قاطع و غیر قابل اجتناب برای تعیین تاکتیک های مبارزاتی اصولی و مناسب با اوضاع در حال تغییر روز جمعه 24 سرطان سال جاری، یک کندک 650 نفری نیروهای اشغالگر امریکایی ، از افغانستان خارج شد. طبق برنامه اعلام شده از سوی دولت امریکا، قرار است تا اواخر تابستان سال آینده، مجموعا 33000 نفر از قوای اشغالگر امریکایی، یعنی تقریبا یک سوم مجموع قوای امریکایی موجود در افغانستان، از کشور خارج شوند. کندک 650 نفری امریکایی خارج شده از افغانستان، اولین دسته از این مجموعه 33000 نفری است. کل این برنامه خروج قسمی قوای اشغالگر امریکایی، بخشی از برنامه عمومی ” انتقال تدریجی مسئولیت های امنیتی در سراسر افغانستان ” از قوای اشغالگر به نیروهای رژِیم پوشالی تا اواخر سال 2014 است، برنامه ای که بر محور ایجاد پایگاه های دایمی برای نیروهای اشغالگر امریکایی در افغانستان پیش برده می شود و سازش و تبانی با اسلامیست های مخالف مسلح کنونی ( طالبان، حزب اسلامی گلبدین، گروه حقانی و بقایای حزب اسلامی مولوی خالص ) بخش بسیار مهمی از آن خواهد بود.همزمان با این حرکت امریکایی ها، خروج نیروهای اشغالگر سائر قدرت های امپریالیستی نیز از افغانستان شروع شده است و یا به زودی شروع خواهد شد. اما تقریبا مسلم گردیده است که خروج این نیروها اادامۀ مطلب

بحران انتخاباتی رژیم، واقعی یا ساختگی؟ تقریبا همزمان با آغاز خروج تدریجی و قسمی قوت های امپریالیستی اشغالگر امریکایی و غیر امریکایی از افغانستان، رژیم دست نشانده به تشنجات شدیدی دچار گردید که همچنان ادامه دارد. این وضعیت که بطور متمرکزی در رابطه با تقلبات انتخاباتی گذشته پارلمان رژیم خود را نشان داد و به اقدامات به اصطلاح قانونی متعدد قوای اجرائیه، قضائیه و مقننه رژِیم علیه همدیگر منجر گردیده است، بحران مشروعیت ذاتی حاکمیت پوشالی را بیشتر از پیش واضح ساخته و ماهیت حقیقی دست نشاندگی، ضد دموکراتیک و ضد مردمی آن را روشن تر از قبل نشان می دهد.واقعیت این است که رژیم دست نشانده در ذات و ماهیت خود ضد دموکراتیک و ضد مردمی است. رژیمی که  توسط قوت های متجاوز و اشغالگر امپریالیستی و با زور راکت و طیاره و توپ و تفنگ و قتل و کشتار توسط آنها در کشور رویکار اورده شده است، حتی بر اساس معیار های بورژوا دموکراتیک، ذاتا نمی تواند –  و نتوانسته است – یک رژیم ملی و دموکراتیک انتخاب شده توسط مردم باشد، چه رسد به معیار های دموکراتیک انقلابی. این رژیم از همان ابتدا که در ” تجمع خائنین ملی در بن ” در زیر بال و پر امپریالیست ها و در غیاب نمایندگان حقیقی مردمان ما شکل داده شد، بصورت ضد ملی و ضد دموکراتیک به وجوادامۀ مطلب

” موضعگیری ” سامایی ها علیه اشغالگران و رژیم پس از ده سال تسلیم طلبی، در دو گروپ منشعب از هم در ماه ثور و جوزای سال جاری خورشیدی، دو سند بنام سازمان آزادیبخش مردم افغانستان ( ساما ) منتشر گردیده است: سند اول ” اعلامیه سازمان آزادیبخش مردم افغانستان ( ادامه دهندگان ) ” تحت عنوان ” باز هم پویندگان و ادامه دهندگان در امتداد زمان ” است که در سایت انترنیتی ” افغانستان آزاد ” به نشر رسیده است. سند دوم شماره اول دوره پنجم ” ندای آزادی ” است که بنام ” نشریه ملی – دموکراتیک سازمان آزادیبخش مردم افغانستان ” منتشر گردیده است. ” ندای آزادی ” توسط به اصطلاح مرکزیت ” ساما ” که در ماه دلو سال گذشته یکجا با افراد دیگری ” جرگه ” ای داشته، منتشر گردیده است، در حالیکه اعلامیه ” ادامه دهندگان ” در بر  گیرنده موضعگیری های کنفرانس ماه جوزای سال جاری است که توسط برگذار کنندگانش بنام ” کنفرانس احیاء و تداوم ” خوانده شده است.با انتشار این دو سند بنام ” ساما “، به اصطلاح بی زبانی و سکوت بیست و چند ساله ” ساما ” پایان یافت و پس از یک دهه تسلیم طلبی های سامایی ها در قبال اشغالگران و رژیم دست نشانده، که هنوز هم ادامه دارد، به نحوی و به سبک سامایی علیه اشغالگران و رژیم دست نشانده موضعگیری گردیده است. بنابرین جا دارد که هر دو سند را مختصرا موادامۀ مطلب

درس هایی که باید از ” بهار عربی ” آموخت 1 – ” بهار عربی ” ظرفیت مبارزاتی عظیم توده های خلق در مقابل حاکمیت های ارتجاعی و استبدادی وابسته به امپریالیزم را به نحو بسیار برجسته و روشن نشان داد. خیزش توده های میلیونی خلق های کشور های مختلف عربی در مدت کوتاهی توانست با دستان خالی و پذیرش قربانی های بی همتا سردمداران مرتجع و مستبد وابسته به امپریالیزم جهانی، همچون بن علی در تونس و مبارک در مصر را سرنگون سازد و به عمر حکومت های دهها ساله آنها پایان دهد. یکسال قبل از امروز، توده های بپا خاسته کنونی ظاهرا چنان آرام و مطیع به نظر می رسیدند که به فکر بن علی و مبارک خطور هم نمی کرد که به زودی توســط این عــوام ســر به زیـــر و پراگنده و پریشان سرنگون خواهند شد. البته مدت ها قبل نهاد های جهانی امپریالیستی، که گوشه گوشه دنیا را زیر نظر دارند، خطر ناشی از فشار طاقتفرسای استثمار و ستم چند لایه بر توده های کشور های عربی را احساس کرده و بار بار هوشدار داده بودند، اما حتی همان ها نیز نتوانسته بودند سرعت، گستردگی و قدرتمندی خیزش توده های عرب در شمال افریقا و شرق میانه را پیش بینی نمایند. یک حادثه کوچک مثل زورگویی پولیس ارتجاع با یک جوان میوه فروش در تونس جرقه ای شد که آتش مبارزاتی عظیم توده های میلیونی را در سراسر کشور هادامۀ مطلب

طالبان خواهند جنگیدیا بهپروسه آشتی و سازش با اشغالگران و رژیم خواهند افتاد؟ اخیرا سفیر جدید امریکا در افغانستان اعلام کرد که طالبان در کنفرانس بن دوم شرک نخواهند داشت. وی گفت که آنها وقتی حق ورود به پروسه سیاسی را خواهند داشت که از جنگ دست بردارند، قانون اساسی رژیم دست نشانده را بپذیرند و روابط شان با القاعده را قطع نمایند. حامد کرزی سردمدار رژِیم پوشالی قبلا گفته بود که طالبان فقط می توانند به عنوان بخشی از هیئت نمایندگی افغانستان ( رژِیم دست نشانده ) در کنفرانس بن دوم شرکت نمایند و در صورتی که آنها بصورت مستقل در کنفرانس شرکت نمایند، افغانستان ( رژِیم دست نشانده ) در آن شرکت نخواهد کرد. سخنان سفیر جدید امریکا در افغانستان مبنی بر عدم شرکت طالبان در کنفرانس بن دوم به این معنی است که طالبان نه بصورت مستقل در کنفرانس بن دوم شرکت خواهند کرد و نه هم به مثابه بخشی از هیئت نمایندگی رژیم. به این ترتیب روشن است که نه تلاش های رژیم دست نشانده برای ” آشتی و سازش ” با طالبان به نتیجه ای رسیده است و نه هم تلاش های امپریالیست های امریکایی.مشکل در کجا است؟ چرا بیانیه ها و تلاش های عملی علنی و مخفی چندین ساله رژیم دست نشانده و اربابان اشغالگر امپریالیست شان برای ” آشتی و سازی با طالبان “، که جناح های طرفدار و مخالادامۀ مطلب

نگاه اولیه ای در مورد وضعيت فروپاشیده كنوني ” جاا ” وعلل ایدیولوژیک – سیاسی و تشکیلاتی آنمقدمه در حال حاضر، جنبش انقلابی انترناسیونالیستی در وضعیت فرو پاشیده و جدا خطرناک قرار دارد اینک مدت ها است كه كميته جنبش هيچ اعلاميه و سند بيروني منتشر نساخته است. چند شماره از نشريه دروني جنبش، كه قرار بود سالانه دوبار منتشر گردد، از انتشار باز مانده و ژورنال بين المللي ” جهاني براي فتح ” نيز از چند سال به اينطرف ديگر منتشر نگرديده است. در واقع کمیته جنبش عملا فروپاشیده است، به نحوی که از مدت ها به اینطرف جلسه و نشستی نداشته و هر یک از مشمولین آن صرفا برای احزاب مربوطه شان کار و فعالیت می نمایند. به همین جهت جنبش انقلابی انترناسیونالیستی عملا فروپاشیده و مبارزه برای بازسازی آن و یا ایجاد یک تشکیلات بین المللی مائوئیستی دیگر در دستور روز قرار گرفته است.    مسلما نقش عمیقا منفی ضد اصولي و تفرقه افگنانه خط انحرافي مسلط كنوني بر حزب كمونيست نيپال ( مائوئيست ) و نتايج عملي آن يعني منحرف شدن انقلاب نيپال از جاده انقلاب دموكراتيك نوين و جنگ خلق به بيراهه دموكراسي و مسالمت جويي بورژوايي، در ايجاد اين وضعيت خطرناك، به عنوان یکی از عوامل اصلی، مسلم و روشن است. اما اين نقش غير اصولي و تفرقه افگنانه را نبايدادامۀ مطلب

مبارزه برای ایجاد یک تشکیلات بین المللی کمونیستی ( م ل م ) جدید را باید قاطعانه پیش برد 1 – حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان خواهان تنظیم مجدد تشکیلات بین المللی احزاب و سازمان های مارکسیست – لنینیست – مائوئیست کشور های مختلف جهان است. این تشکیلات بین المللی می تواند – و باید – هم احزاب و سازمان های عضو جنبش انقلابی انترناسیونالیستی و هم احزاب و سازمان های بیرون از ” جاا ” را در بر بگیرد. این تشکیلات بین المللی از لحاظ ایدیولوژیک – سیاسی، باید مبتنی بر مارکسیزم – لنینیزم – مائوئیزم و جمعبندی از تجارب مبارزاتی مثبت و منفی جنبش انقلابی انترناسیونالیستی و سایر احزاب و سازمان های مائوئیست در طی سه دهه گذشته باشد. مارکسیزم – لنینیزم – مائوئیزم و فقط مارکسیزم – لنینیزم – مائوئیزم، و نه چیزی کم تر یا زیاد تر از آن – در شرایط حاضر سلاح ایدیولوژیک جنبش بین المللی کمونیستی است. به عبارت دیگر جنبش بین المللی کمونیستی راستین فقط می تواند یک جنبش مارکسیستی – لنینیستی – مائوئیستی شامل احزاب و سازمان های مارکسیست – لنینیست – مائوئیست کشور های مختلف جهان باشد. مارکسیزم – لنینیزم – مائوئیزم میتواند – و باید – تکامل نماید. اما تا حال جنبش بین المللی کمونیستی بطور کل به مرحله این جهش نرسیده است. با خادامۀ مطلب

خط ترسیم شده توسط رفیق ضیاء و هم‌رزمانش را با کار شانه به شانه و مبارزۀ شانه به شانه با توده‌های زحمت‌کش ادامه می‌دهیم

“سند ذیل به تاریخ ۶ سنبلۀ ۱۳۹۹، به دست ما رسید که برای نشر در وبسایت ارسال نموده بودیم، متاسفانه توسط (ملیار) از واحد شمارۀ ششم بایگانی گردیده و اجازه نشر را نیافت. اینک به انتشار آن مبادرت ورزیدیم.” مرگ نابهنگام رفیق ضیاء صدر حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان را به تمام اعضای کمیتۀ مرکزی حزب، کمیته‌های منطقوی، تمامی هواداران حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان، تمام احزاب و سازمان‌های مارکسیست ـ لنینیست ـ مائوئیست سایر کشورها تسلیت عرض می‌کنم. با کمال جرات می‌توان گفت که رفیق ضیاء صدر حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان جاودان و فنا ناپذیر گردید. بدون شک از دست دادن رفیق ضیاء رهبری که تمام عمر و زندگیش در راه کمونیزم (مارکسیزم ـ لنینیزم ـ مائوئیزم) و خدمت به خلق ستم‌دیده صرف نمود برای پرولتاریا، توده‌های زحمت‌کش و تحت ستم و هم‌چنان زنان کشور که علاوه بر ستم طبقاتی از ستم امپریالیستی و شئونیزم مردسالارانه رنج می‌برند، ضربه نهایت بزرگ و غیرقابل سنجش می‌باشد. از آن جایی که همه رفقا درباره زندگی سیاسی رفیق ضیاء وضاحت دادند و پیام‌های تسلیت‌شان را فرستادند متشکرم. من می‌خواهم کمی به زندگی شخصی رفیق ضیاء وضاحت بدهم. اجازه دهید رفیق ضیاء را به معرفی بگیرم. رفیق ضیاء به صفت یک مارکسیست ـ ادامۀ مطلب


اوضاع و شرایط کنونی از ما چه می‌طلبد؟

سند ذیل توسط هیات تحریر شعله جاوید، در ماه سنبله ۱۳۹۹ نهائی شده بود؛ ولی متاسفانه توسط (ملیار) از واحد شماره ششم بایگانی گردید و منتشر نشد. ما  با رعایت اصول حزبی و مبارزات جدی در این راه، موانع را مرفوع و نشرات را مجددا از سر گرفته‌ایم که اینک خدمت خوانندگان محترم تقدیم میداریم. اشغال‌گران امپریالیست و بخصوص نیروهای اشغال‌گر امریکایی از زمانی‌که افغانستان را اشغال نمودند در پی حضور دراز مدت خویش در افغانستان بودند. به همین مناسبت پیمان امنیتی را با رژیم دست‌نشانده امضا نمودند، چه قبل از عقد پیمان امنیتی و چه بعد از آن امریکایی‌های اشغال‌گر قصد بیرون شدن از افغانستان را نداشتند. بعد از عقد پیمان امنیتی رسما و به اصطلاح قانوناً با ایجاد 9 پایگاه استراتیژیک نظامی در نقاط حساس کشور مسلط شدند. نیروهای اشغال‌گر امریکایی می‌خواستند و می‌خواهند که از طریق این پایگاه‌ها ازیک‌سو افغانستان را هم‌چنان تحت کنترل نگه دارند و به انقیاد کامل خویش در آورند و از سوی دیکر نقش مسلط شان را در منطقه و در قبال قدرت‌های منطقه‌یی هم‌چنان حفظ نمایند و تحولات بعدی منطقه و قدرت‌های منطقه یی را از نزدیک زیر نظر داشته باشند و به این ترتیب سلطه جهانی شان را به مثابه یگانه ابر قدرت امپریالیسـتی موجود در جهانادامۀ مطلب

بیایید تا دوصـدمین سـال‌گرد فریدریش انگِلس پیشـوای کبیر پرولتاریای جـهان را جشـن بگیریم!

اطلاعیه ذیل، به تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۲۰ ( ۸ قوس ۱۳۹۹ خورشیدی) به مناسبت دوصدمین سالگرد فریدریش انگلس از طرف احزاب وسازمان های م ل م کشور های جهان هم‌چون کشورهای ایتالیا، گالیسیه ایالت هسپانیه، ترکیه، جرمنی، تونس، کلمبیا، اتریش، فرانسه، شیلی،هند، مکزیک، اکوادور، فیلیپین، انتشار یافته است و حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان نیز از جملۀ امضاء کنندگان این اطلاعیه می باشد. ترجمۀ: کمیتۀ روابط بین الملی ح.ک.م.ا بیست و هشتم نوامبر سال جاری، دوصدمین سال‌گرد فریدریش انگلس، یکی از رهبران بزرگ پرولتاریای جهان و بنیان‌گذار مشترک علم انقلاب پرولتری -همراه با مارکس-  می‌باشد که امروزه به مارکسیزم – لنینیزم – مائوئیزم معروف است. پرولتاریای انقلابی همه کشورها، با الهام از بنیان‌گذاران برجستۀ سوسیالیزم علمی ، مارکس و انگلس، مبارزات خود را به‌راه انداخته و در طی این دوره، منجر به غنی‌سازی علم انقلاب و توسعه آن شدند. مرحلۀ قابل عطف و مهم آن، انقلاب سوسیالیستی اکتبر در روسیه است، که عصر انقلاب جهانی پرولتری را به وجود آورد و پیروزی انقلاب در چین که با انقلاب بزرگ فرهنگی پرولتری ادامه یافت، برای پرولتاریا مارکسیزم – لنینیزم – مائوئیزم را اهدا نمود، یک تئوری عالی و ملیح که به شما اجازه می‌دهد نه تنها قادامۀ مطلب

علیه تسلیم طلبی ملی و طبقاتی مبارزه کنید

سند ذیل توسط هیات تحریر شعله جاوید، در ماه اسد ۱۳۹۹ نهائی شده بود؛ ولی متاسفانه توسط (ملیار) از واحد شماره ششم بایگانی گردید و منتشر نشد. ما  با رعایت اصول حزبی و مبارزات جدی در این راه، موانع را مرفوع و نشرات را مجددا از سر گرفته‌ایم که اینک خدمت خوانندگان محترم تقدیم میداریم. با تجاوز امپریالیست‌ها به رهبری امپریالیزم اشغال‌گر امریکا در افغانستان موج عظیمی تسلیمی و تسلیم طلبی از”چپ” و راست سربلند نمود.اكثريت نمايندگان فكري فئوداليزم یعنی احزاب جهادی هفت‌گانه (به استثنای حزب اسلامی گلبدین) و هشت گانه و ملیشه‌های بدنام نقش نیروی پیاده نظام اشغال‌گران امپریالیست را در افغانستان بازی نمودند. بعد از اشغال افغانستان نیروهای “چپ” (خلقی پرچمی‌ها و به اصلاح شعله‌یی‌ها) نیز به مبلغ و مروج اشغال‌گران امپریالیست تبدیل گردیده و هر کدام احزاب شان را ساختند و در وزارت عدلیه رژیم پوشالی ثبت و راجستر نمودند. آن‌ها نه تنها این کار را کردند، بل‌که سعی نمودند که از طریق نوشتن کتاب‌ها و مقالات متعدد تسلیمی شان را موجه جلوه دهند. آن‌ها با نوشتن کتاب‌ها و مقالات متعددخط مشی تسلیم طلبانه رفزمیستی و پارلمانتاریستی را ارائه نمودند. اوضاع و شرایطِ 19 سال گذشته  به خوبی نشان داده که تسلیم شدگان در حد تادامۀ مطلب

حزب سازان فريبكار و اغواگر

سند ذیل توسط هیات تحریر شعله جاوید، در ماه اسد ۱۳۹۹ نهائی شده بود؛ ولی متاسفانه توسط (ملیار) از واحد شماره ششم بایگانی گردید و منتشر نشد. ما  با رعایت اصول حزبی و مبارزات جدی در این راه، موانع را مرفوع و نشرات را مجددا از سر گرفته‌ایم که اینک خدمت خوانندگان محترم تقدیم میداریم. بعد از لشکر کشی اشغال‌گران امپریالیست به رهبری امپریالیزم اشغال‌گر امریکا به افغانستان و اشغال این کشور توسط آن‌ها، نیروهای ارتجاعی به اصطلاح چپ سر از پا نشناخته و مانند احزاب ارتجاعی جهادی به دنبال اشغال‌گران امپریالیست به راه افتاده و اشغال کشور را «بارقه امید در چشمان اشکبار ملت افغانستان» خوانده و تجمع خائنین ملی در بن را «مظهر اراده ملت افغانستان» نامیدند، به این ترتیب در صف داوطلبان خدمت‌گذار اشغال‌گران امپریالیست ایستادند، احزاب شان را در وزارت عدلیه رژیم پوشالی ثبت و راجستر نموده و از این طریق در بازی‌های نمایشی و فرمایشی انتخاباتی شرکت نمودند و در خوان یغمای اشغال‌گران امپریالیست و رژیم پوشالی شریک شدند و جا ومقامی در رژیم پوشالی برای خود اختصاص دادند. بعد از اشغال افغانستان توسط اشغال‌گران امپریالیست یکی دیگر از این تشکیلات “ساما” بود که اشغال کشور را به فال نیک گرفت و به تبلیغ و ترویج دموکراسادامۀ مطلب

قسمت چهارم، پنجم و ششم “محفل هرات” چه‌گونه شکل گرفت و چه مسیری را پیموده است؟

سند ذیل توسط هیات تحریر شعله جاوید، در ماه سنبله ۱۳۹۹ نهائی شده بود؛ ولی متاسفانه توسط (ملیار) از واحد شماره ششم بایگانی گردید و منتشر نشد. ما  با رعایت اصول حزبی و مبارزات جدی در این راه، موانع را مرفوع و نشرات را مجددا از سر گرفته‌ایم که اینک خدمت خوانندگان محترم تقدیم میداریم. “محفل هرات” چه‌گونه شکل گرفت و چه مسیری را پیموده است؟ قسمت چهارم     بحث “ش. آهن‌گر”  در قسمت چهارم سندش بر محور “تحکیم پیوند” دور می‌زند. ما در این قسمت فقط مختصراً روی جعل‌کاری تاریخی که “ش. آهن‌گر” که در آن خیلی مهارت دارد صحبت می‌نماییم. او بحثش را این‌طور آغاز می‌نماید:     «آغاز این امر به قبل از كودتا می‌رسد و در گزارش حضوری هیئت اعزامی حوزه قبلاً ارائه شده و ثبت پروتوکول‌ها و اسناد سازمان است؛ كه در پروسۀ تشكل “ساما”، در اولین حلقۀ سه نفری، “رستاخیز” عضویت داشته است (جدی۱۳۵۶ ش).» (صفحۀ 12 سند ـ تأکید از ماست)     همان‌طوری که قبلاً گفتیم ” آهن‌گر” تلاش می‌ورزد تا با جعل تاریخ از خود شخصیتی بسازد که نیست. چنان‌چه زمانی برای “سازمان مارکسیست- لنینیست”ها تاریخچۀ جعلی از سال 1357 خورشیدی ساخت و در سایت رزمندگان نشر نمود که در شمارۀ 26 شعلۀ جاوید دور سوم تحت عنوان “مکثی بر یک ادعای بیادامۀ مطلب

صدمين سالروز 8 مارچ روز جهاني زن
به زنان سراسر جهان مبارک باد

زنان و مردان رزمنده وانقلابي!اولتر از همه روز جهاني زن را به شما زنان و مردان رزمنده و انقلابي که همواره خشم تان را به مبارزه عليه امپرياليسم و ارتجاع تبديل نموده  و آماده ايد تا با تمام قدرت و توان در جهت سرنگوني نظام فرتوت وقرون وسطائي جمهوري اسلامي ايران برزميد و زنان سراسر جهان، تبريک گفته و آرزومند تحقق آرمان هاي والاي انقلابي شان در آيندهء نزديک هستيم .از نخستين روزي که 8 مارس بحيث روز جهاني زن نامگذاري گرديده يکصد سال مي گذرد، تثبيت روز زن در اثرمبارزات بي امان، پيگير و شبانروزي مليونها زن طي  سال هاي متمادي بود که در 8 مارچ سال 1908 توسط انترناسيونال دوم تأئيد گرديد.مبارزات زنان در طي اين  صد سال در سراسر جهان مسير پر پيچ و خمي را پيموده و توانسته ثمرات در خشاني را ببار آورد.انقلاب کبير اکتبر و انقلاب 1949 در چين بخصوص انقلاب فرهنگي پشتوانه و سمت و سو دهندهء قوي مبارزات آزاديخواهانهء زنان بوده وبه رشد و تقويت جنبش هاي آزاديبخش زنان دراقصأ نقاط جهان ياري رساند که البته نقش محوري را در اين مبارزات خود زنان بدوش داشتند.در دوره انقلاب کبير فرهنگي درافغانستان سازمان جوانان مترقي بنيانگذار، جنبش مائويستي بشمار ميرود که در وجود جريان شعلهء جاويد تبارز وسيع و گسترده اي يافت. در آنزمان بود که زنان ادامۀ مطلب

گزارش فورم اعتراضی بمناسبت هفتمین سالگرد تجاوز و اشغال نظامی افغانستان توسط امپریالیسم امریکا و متحدینش

بتاریخ اول نوامبریک فورم اعتراضی بمناسبت هفتمین سالگرد تجاوز و اشغال نظامی افغانستان توسط امپریالیسم امریکا و متحدینش در شهر برکلی ایالت کلیفورنیا دائر گردید. این فورم در شرائطی سازماندهی و برگزار شد که امپریالیسم امریکا در سیاست تجاوزگرانه اش به شکست های روبرو است. جنگ عراق، مقاومت مردم افغانستان، مبارزات خلق فلسطین ورقابت بین امپریالیستهای امریکائی و اروپائی، بشمول برگشت مجدد امپریالیسم روس در صحنه رقابت، امپریالیسم امریکا را وادار کرد که رنگ عوض کند. امپریالیسم امریکا اکنون همان سیاست و عملکرد های جنایتکارانه اش را در رنگ و چهره دیگری به پیش میبرد. فورم که در زیر شعار” امپریالیستهای امریکائی و ناتو از افغانستان خارج شوید!” دایر گردید به اشتراک چهل تا پنجاه نفر ساعت هفت شام دائر شد. اشتراک کننده گان که متشکل ازنیرو های مترقی و انقلابی ملیت های مختلف  اعم از زنان، مردان، نوجوانان و کلان سالان بودند در فورم فعالانه سهم گرفتند –  با جدیت و قاطعیت جنایات امپریالیسم امریکا در افغانستان و سائر نقاط جهان را افشا و تقبیح نمودند. در فورم سه پارچه از سرود های ویدیوئی جنبش جوانان انقلابی افغانستان بنمایش گذاشته شد که مورد علاقه بسیار زیاد شرکت کنندگان قرار گرفت. مطالب فورم مطابق اجندای پادامۀ مطلب

نگاه کوتاه به بحث يک ” مائويست واقعي ” !

اين نوشته بازتاب يک سلسله مباحثات رفيق « اختر » با … است. رفيق اختر کسي است که بيش از همه کس آقاي … را مي شناسد. خصوصا از زماني که … مسير ديگري را در پيش گرفت و سعي کرد رفيق اختر را با خود همنوا کند. اما رفيق ما با موضع غلط و انحلال طلبي تشکيلاتي و حرکت اپورتونيستي … رزميد و توانست خط سياسي- ايدئولوژيک- تشکيلاتي مائويستي را انتخاب و اختيار نمايد. درود بر مارکسيست – لنينيست – مائويست هاي واقعي ! و آفرين بر شما که در چنين شرايط حساس و تا ريخي در صدد تحليل مشخص از شرايط مشخص جهت تأسيس حزب کمونيست ما رکسيست – لنينيست – مائويست واقعي به اصطلاح خود تان برآمده ايد! آري ، در واقع اين مسئوليت بزرگ بر دوش شما مارکسيست – لنينست – مائويست هاي واقعي است تا خلق ستم ديده ما را در اين مقطع تاريخي از شر استعمار و استثمار لجام گسيخته امپرياليزم و نيروهاي فيودالي که به مثابه سگان زنجيري آن عمل مي کنند، برهانيد! به راستي که توده ها به نيروهاي مترقي، پيشرو و انقلابي اي مثل شما مارکسيست – لنينست – مائويست هاي واقعی شديداً نياز دارند.توده ها به شورش آگاها نه ضرورت دارند تا خويش را براي ابد از ستم طبقاتي خلاص نمايند. به اين اساس، نياز مبرم آنها به رهبري آگاهانه شما م ل م هاي واقعی است. پس جاي خوشي است حزبي که شما در صدد ايجاد آن ادامۀ مطلب

نامه هواداران حزب کمونیست(مائویست) افغانستان در پاکستان واحد شماره 16 به “مائویست های افغانستان”

نامه ذیل در ماه جولای سال گذشته به ” مائوئیست های افغانستان ” ارسال شده بود. این نامه، یک نامه سرگشاده نبود و بطور خصوصی ارسال شده بود. قصد ما از ارسال این نامه در قدم اول اعلام موضع در قبال آنها بود و در قدم دوم دعوت از ” … ” برای سفر به این دیار و صحبت رویاروی. اما متاسفانه، حسب عادت، این نامه از طرف ” مائوئیست های افغانستان ” به یک نامه سر گشاده تبدیل شد، آنهم بصورت قسمی و توام با یک برخورد توهین آمیز نسبت به واحد شماره 16هواداران حزب. برای عدم پذیرش دعوت برای سفر به این دیار و صحبت رویاروی نیز بهانه تراشی هایی صورت گرفت که ما را مطمئن ساخت که ” دوست ما ” فقط میخواهد ” از دور دستی به آتش داشته باشد ” و از همین طریق خود و دیگران را ” گرم ” نماید.” مائوئیست های افغانستان ” صرفا بخش هایی از نامه ما را بصورت کنده کنده به بحث علنی کشانده است تا گویا برای خود کلاهی از این نمد بدوزد. بنابرین برای ما راهی باقی نماند غیر از اینکه متن نامه را بصورت کامل منتشر نمائیم تا خوانندگان آن بتوانند در روشنی کامل به قضاوت بنشینند.هواداران حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان در پاکستان – واحد شماره 16 دهم مارچ 2009 رفقا سلام !امید واریم شاد و کامگار باشید. با این آرزومندی میخواهیم در رابطه با مسائلی که در ” قطعنامه ی جلسه تاریخی 24 ام دادامۀ مطلب

گزارش
جلسه هواداران حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان در اروپا

جلسه هواداران حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان در اروپا به مثابه بخشی از کارزار عمومی اصلاح سبک کار حزب، با حضور نمایندگان حزب، در ماه دسامبر 2012 دایر گردید. نمایندگان حزبی حاضر در جلسه، هواداران حزب را در مورد اوضاع افغانستان و عرصه جنبش کمونیستی بین المللی، مشخصا در مورد تلاش های احزاب مارکسیست – لنینیست – مائوئیست، به شمول حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان، بخاطر ایجاد یک تشکیلات کمونیستی بین المللی احزاب و سازمان های مارکسیست – لنینیست – مائوئیست جهان، معلومات دادند.درین جلسه پشتیبانی قاطعی از تلاش های حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان و سایر احزاب همسنگر برای ایجاد تشکیلات نوین بین المللی کمونیستی به عمل آمد. رفقا روی این حقیقت تاکید کردند که موجودیت یک تشکیلات بین المللی کمونیستی برای همآهنگ نمودن و رهبری کردن فعالیت های جنبش بین المللی کمونیستی، روی توسعه جنبش های انقلابی و آماده ساختن عامل ذهنی انقلاب جهانی تاثیرات مثبت وسیعی خواهد داشت، به ویژه در زمانی که توده های انقلابی به طرز بیسابقه ای در حال خیزش برای به چالش طلبیدن ” سروران جهان” در سراسر دنیا هستند و نظام سرمایه داری امپریالیستی به واسطه شدید ترین بحران اقتصادی و مالی، از زمان کساد بازاری قرن گذشته تا کنون، مورد تهدید قرادامۀ مطلب

گزارش
جلسه عمومی هواداران حزب کمونیست ( مائویست ) افغانستان واحد کانادا

جلسه عمومی هواداران حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان واحد کانادا، به اشتراک نماینده حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان، در ماه قوس 1391 ( دسامبر 2012 ) دایر گردید.در ابتدای جلسه، نماینده حزب از وضعیت داخل کشور و اوضاع جنبش کمونیستی بین المللی، مشخصاً تلاش احزاب مارکسیست ـ لنینیست – مائوئیست کشورهای مختاف جهان، به شمول حزب کمونیست (مائوئیست) افغاستان، برای ایجاد یک تشکیلات بین المللی نوین کمونیستی، معلومات فشرده ای ارائه نمود.سپس گفتگو در مورد فعالیتهای هواداران حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان در کانادا آغاز گردید. جلسه جمعبندی نمود که هواداران حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان دارای دو نقطه قوت و دو نقطه ضعف است. نقاط قوت هواداران حزب در کانادا، ارتباط فشرده آنها با حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان در داخل کشور و حزب کمونیست انقلابی کانادا در خود کانادا است. نقاط ضعف هواداران حزب در کانادا، معدودیت این هواداران وهمچنان پراگنده بودن آنها در شهرها و مناطق مختلف کانادا است.در جلسه تاکید گردید که هواداران حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان در کانادا باید در پرتو هدایات و رهنمود های حزب و در رابطه فشرده با حزب و همچنان رابطه نزدیک با حزب کمونیست انقلابی (کانادا) برای تقویت نقاط قوت و غلبه بر نقاط ضعف شادامۀ مطلب

گزارش مختصر به مناسبت روز یادبود جان‌باختگان دههٔ پنجاه خورشیدی

محو بیداد، رایگانی نیست   شعله را بیم جان‌فشانی نیسترزمجویان، شکوه تاریخ اند    مرگ‌، فرجام زندگانی نیست«م‌ن» ما هواداران حزب کمونیست (مائوئیست)افغانستان به روز پنجشنبه تاریخ هفت قوس، مراسم یادبود جان‌باختگان شعله‌یی را که در سال‌های ۵۷ و ۵۸ توسط رویزیونیست‌های «خلق» و «پرچم» به قتل رسیده‌بودند در شهر وین اتریش برگزار کردیم و در این مراسم به یاد رفقای جان‌باخته و به‌ویژه رفیق‌اکرم یاری، رهبر و بنیان‌گذار جنبش مائوئیستی‌ای افغانستان با مشت‌های گره‌کرده به‌ پا خاستیم و برای یک دقیقه سکوت اختیار کردیم و نیز شمعی را به یاد آن عزیزان بر افروختیم و یاد‌شان را با قلب‌های مملو از محبت رفیقانه گرامی داشتیم.باید گفت که یک تن از رفقای ما در این مراسم به فداکاری‌ها و نقش پیشاهنگان انقلابی‌ای افغانستان که برای حفظ صفای ایدئولوژی‌ای کمونیستی جهت رهایی‌ای طبقهٔ کارگر و توده‌های خلق جان‌شان را فدا کرده‌بودند، به سخنرانی پرداخت. وی جنایات سوسیال‌امپریالیزم و مزدوران آن را به نقد کشید و نقش خائنانهٔ آن‌ها را به‌مثابهٔ دشمنان قسم‌خوردهٔ طبقهٔ کارگر و توده‌های خلق یادآوری کرد و به عدم موجودیت حزب پیشاهنگ طبقهٔ کارگر و عدم تمرکز نیروهای انقلابی‌ای شعله‌یی بر محور ایدئادامۀ مطلب

گزارش راه پیمایی اول مه 2014 در تورنتو کانادا

روز پنج ‌شنبه اول ماه مه هم‌صدا و هم‌گام با کارگران جهان، شهر تورنتو نیز شاهد تجلیل باشکوه ازاول ماه مه بود. صدها نفر از کارگران و مردم آزادیخواه، احزاب و سازمان‌های چپ و کمونیست از کشورهای مختلف در آن شرکت داشتند و صف طبقاتی خود را در مقابل سرمایه داری به نمایش گذاشتند.شرکت‌ کنندگان ساعت 5:30 بعد از ظهر در الن گاردن ( (Allan Gardensتجمع کردند و مراسم با سرود های انقلابی، پخش فلایرها و نشرات احزاب و سازمان های مختلف آغاز شد. سپس مظاهره کنندگان با حمل بیرق ها، پلاکارد ها و سردادن شعارهای ضد سیستم سرمایه داری اقدام به راه‌پیمایی کردند. راه‌پیمایی تا کوینز پارک (Queen’s Park ) یعنی محل پارلمان انتاریو ادامه یافت. در مسیر راه در تقاطع یانگ و کالیج (young & college ) از جانب عده ای از برگزار کنندگان راه‌پیمایی سخنرانی هایی صورت گرفت. در این سخنرانی ها از وضعیت کارگران یعنی بیکاری و فقر و فلاکت کارگران و بخصوص فقر و فلاکت کارگران مهاجر و بومی های کانادا و هچنان از وضعیت بی خانمان ها ( homeless ) صحبت بعمل آمد. بعداً راه پیمایی ادامه یافت و در کوینز پارک خاتمه یافت.قابل یاد آوریست که هواداران حزب کمونیست (مائوئیست ) افغانستان و رفقای آر سی پی کانادا دوشا دوش هم حرکت میکردند. رفقای آر سی پی بنر بزرگی را که در آن عکس صدر مائوتسادامۀ مطلب

گزارش برگزاری محفل یادبود
جانباختگان جنبش مائویستی و جنبش دموکراتیک نوین افغانستان
در شهر تورنتو در کانادا
توسط هواداران حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان

محفل یادبود جانباختگان جنبش مائوئیستی و جنبش دموکراتیک نوین افغانستان به روز 21 نوامبر برای اولین بار در شهر تورنتو در کانادا برگزار گردید. محفل از قبل بصورت وسیعی در فیس بوک، لیست خدمات و همچنان از طریق پوستر تبلیغ شده بود. پوستر تبلیغ محفل در نقاط مختلف شهر، در مرکز شهر و چندین دانشگاه تورنتو بصورت وسیع نصب شده بود.در محفل در حدود 40 – 50 نفر شرکت کرده بودند. رفقای حزب کمونیست انقلابی کانادا برای تدویر محفل کمکهای مفیدی به عمل آورده بودند. یک رفیق سخنران اصلی در محفل بود. متن این سخنرانی ذیلاً ارائه می گردد:آنچه در ذیل می خوانید متن سخنرانی اصلی ارائه شده به محفل برگزاری 7 قوس در شهر تورنتو در کانادا است. اصل سخنرانی به انگلیسی است و ترجمۀ آن به دری بصورت آزاد صورت گرفته است.رفقای عزیز!از شما بخاطر برگزاری محفل امشب بی نهایت سپاسگذارم. بعضی از شما رفقا از شهرهای دیگر به اینجا آمده اید و اجرای این کار در این هوای سرد واقعاً نیاز به یک تعهد نیرومند دارد.من از سازماندهندگان این محفل، از پی. آر. ای. سی.، آر. اسو ام.، هواداران حزب کمونیست انقلابی کانادا و و همچنان هواداران حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان بخاطر تدویر محفل کنونی تشکر می کنم. این کار واقعاً در انطباق با روحیۀ انترناسیونالیستی پرولتری صورت ادامۀ مطلب