بحث خود را از قول لنین شروع میکنیم. لنین در مقالۀ “اهمیت سیاسی دشنام” مینویسد:
« دشنام سیاسی همیشه روی عدم اصولیت ایدئولوژی، بیچارگی و ضعف و سستی فوقالعاده دشنام دهنده سرپوش میگذارد».
هرگاه تاریخ مبارزات افغانستان را بعد از انشعاب “گروه انقلابی خلقهای افغانستان” از “سازمان جوانان مترقی” و جریان دموکراتیک نوین ورق زنیم دقیقاً مشاهده میکنیم که رکیک گویی، دشنام و فحاشی و حتی تهدید و ارعاب جایگزین مبارزه ایدئولوژیک ـ سیاسی گردیده است. بدین اساس عدهای تلاش ورزیدند که با دشنام و رکیک گویی، تهدید و ارعاب روی « عدم اصولیت ایدئولوژی، بیچارگی و ضعف و سستی فوق العاده» و عدم منطق خود روپوش گذارند. ابتدا این طرفند جا افتاد و تعدادی زیادی از جریان دموکراتیک نوین کشور را به دنبال خود کشاند و توانست که برای مدتی از مبارزه ایدئولوژیک ـ سیاسی علیه انحرافاتشان جلوگیری نماید، این “منطق” (منطق رکیک گوئی، دشنام و فحاشی) نمی توانست دوام بیاورد، زیرا حقانیت نداشت و از نگاه اصولی ضد انقلابی بود. زمانی که مبارزات ایدئولوژیک ـ سیاسی بصورت درست و اصولی علیه منطق رکیک گوئی، دشنام و فحاشی تا سرحد ارعاب و تهدید، از طرف حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان شروع گردید، ، تعدادی از اعضا و حتی کادرهای جنبش چپ کشور، به ماهیت حقیقی کسانی که تلاش می کردند به منطق رکیک گوئی تا سرحد تهدید و ارعاب روی آورند، پی بردند. همین مبارزات ایدئولوژیک – سیاسی علیه فحاشی، تهدید و ارعاب بود که باعث تجزیه این عناصر ناباب در جنبش چپ گردیده و تا الحال روز به روز وضعیت شان از قبل بدتر گردیده و میگردد.
بعد از ایجاد حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان و راه اندازی مبارزات ایدئولوژیک ـ سیاسی توسط حزب علیه تسلیمی و تسلیم طلبی، بعضی از افرادی در جنبش چپ کشور، به رکیک گویی، فحاشی و دشنام و حتی تهدید ارعاب تا سرحد جاسوسی و رد پا نشان دادن بعضی از رفقای حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان پرداختند تا به زعم خودشان از مبارزات ایدئولوژیک ـ سیاسی حزب علیه شان بکاهند، به این طریق آنها نیز در پهلوی همان افراد که فوقا بدان اشاره رفت، قرار گرفتند. اما حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان هم چون کوه از جا نجنبید و مبارزاتش را به صورت درست و اصولی مائوئیستی به پیش برد. ما خوب به خاطر داریم که رفیق ضیاء و بعضی از رفقای ما چقدر از طرف تسلیم طلبان مورد تهدید، افترا و تهمت قرار گرفتند و چقدر رکیک گویی و فحاشی علیه شان صورت گرفت. اما هیچ کدام بر روی مبارزات اصولی حزب اثری نگذاشت و حزب مبارزاتش را طبق اساسنامه اش به پیش برد.
تاریخ به خوبی اثبات نموده کسانی که از مبارزه ایدئولوژیک ـ سیاسی روی بر میتابند و به رکیک گویی، فحاشی، تهدید، ارعاب حتی تا سرحد جاسوسی روی میآورند، نه تنها که خود را بدنام میسازند، بلکه جلو مبارزات ایدئولوژیک ـ سیاسی را نیز گرفته نمیتوانند، اما اثرات منفی خود را تا حدودی بر جا میگذارد و به نفع قدرت حاکمه تمام میشود. همان طوری که فحاشی، رکیک گویی، تهدید و ارعاب در ظرف بیست سال اشغال نظامی افغانستان در خدمت اشغالگران امپریالیست و رژیم دستنشانده قرار گرفت، امروز هم تهدید، ارعاب تا سرحد جاسوسی نیز در خدمت امارت اسلامی افغانستان قرار خواهد گرفت.
فحاشی، تهدید و ارعاب کاملاً مغایر با اصول مارکسیستی ـ لنینیستی ـ مائوئیستی است. هیچ مائوئیستی به خود اجازه نمیدهد که یک کلمه رکیک حتی علیه دشمن سیاسی خود بر زبان بیاورد چه رسد به تهدید و ارعاب و یا جاسوسی به طبقه حاکمه، زیرا به خوبی میداند که بیان چنین مطالبی به هیچ وجه درد تودههای ستمکش را دوا نمیکند، بلکه خودش را بی اعتبار میسازد. مائوئیستها اعتقاد دارند که افشاء نمودن چهرههای رنگارنگ دشمنان تودههای ستمدیده کشور فقط از طریق مبارزات ایدولوژیک ـ سیاسی امکان پذیر است. روی همین دلیل است که حزب کمونیست (مائوئیست)افغانستان برای افشای چهره رنگارنگ (اپورتونیزم، رویزیونیزم، تسلیم طلبان و دشمنان عمده مردمان کشور) مبارزات ایدئولوژیک ـ سیاسی را برگزیده است.
بنا بقول مائوتسه دون «ما طرفدار مبارزه فعال ايدئولوژيک هستيم » هر کسی که از این شیوه مبارزه سرباز زند بخواهی نخواهی به شیوه عمل مبتذل روی میآورد، به جای مائوئیزم لیبرالیزم را جایگزین نموده و به فساد سیاسی کشانده میشود. تهدید، ارعاب و فحاشی را به هیچ عنوان نمی توان مبارزه نامید.
در مبارزات ایدئولوژیک ـ سیاسی نه تهدید و ارعاب و فحاشی جای دارد و نه هم میلیت پرستی. جای کسی که به میلیت پرستی روی میآورد و با تهدید و ارعاب میخواهد جلو مبارزات اصولی را بگیرد، گودال تاریخ است. همان طوری که حزب ما در گذشته به زبان لومپن مآبانه افراد، اشخاص و حتی سازمانهایی ازین دست، وقعی نگذاشت و در صدد پاسخ به همان وسایل متکی نگردید،ما هم به هیچ وجه نمیخواهیم با همان وسایل در صدد پاسخ باشیم، بلکه با استدلالات درست، اصولی مائوئیستی با استناد به اسناد ماهیت رویزیونیستی و اپورتونیستی افراد و گروهکهای به اصطلاح مائوئیست را افشاء مینمائیم. این نکته را باید اضافه نمود که در صورت لزوم اسناد جاسوس مآبانه را به دسترس احزاب و سازمان های مائوئیست جهان قرار خواهیم داد.
حزب کمونیست(مائوئیست) افغانستان مصمم است که علیه حماقت سیاسی و ابتذال اپورتونیزم مبارزات ایدئولوژیک ـ سیاسی خود را به نحو درست و اصولی به پیش برد، بنا بقول لنین باشد تا « نفرت اشخاص بی فرهنگ را جلب» نماید. سرنوشت حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان از زمان ایجادش تا کنون به چنین مبارزهای گره خورده است.« نبرد بعد از نبرد علیه حماقت سیاسی، ابتذال و اپورتونیزم». بنا بقول لنین، ما «این سرنوشت را با “صلح” با بی فرهنگان عوض نخواهیم کرد.»
تاریخ مبارزات سیاسی در جهان و بخصوص تاریخ مبارزاتی حزب ما گواه آنست که هرگاه بی فرهنگان زبان باز نمودند، چیزی جز تهدید، ارعاب، فحاشی و تا سرحد ولو رد پا دادن به دشمن چیزی از دهان و قلم شان تراوش نکرده است. این طرز برخورد مایه ننگ در جنبش چپ کشور است.
حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان از خط اصولی مائوئیستی ترسیم شده توسط رفیق ضیاء دفاع نموده و مینماید و مکلفیت خود میداند که علیه هرگونه انحراف اپورتونیستی، رویزیونیستی، تسلیمی و تسلیم طلبی ملی و طبقاتی مبارزه نموده و چهره تمام عناصر منحرف را با اسناد و مدارک معتبر از طریق مبارزه ایدئولوژیک ـ سیاسی افشاء نماید. ما از تمام نیروهای مائوئیست کشور میخواهیم که برای پیش برد امر انقلاب به مبارزات ایدئولوژیک ـ سیاسی عطف توجه نمایند.
حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان از تمامی مائوئیست ها میخواهد که موضعگیریهای حزب را دقیقاً مطلعه نمایند، کمبودات، نواقص و اشتباهات را نشانی نموده و آگاهانه در مورد موضعگیری کنند.
حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان
8/6/1401 خورشیدی
30/8/2022 میلادی