در سوگ رفیق ضیاء

شعر و ادب

در سوگ تو دستانم را به هم می‌بافم
تا طناب دار دشمنان اندیشه‌ات گردد
بعد از تو

شاید سال‌ها و سال‌ها
ابرهای بی‌باران و نازا،

فضای این مغاک تیره را
تیره‌تر خواهد کرد
اما قطره‌ای از آب را،

حلقوم خشک این صحرا نخواهد چشید.
اما شاید در روزگار پسین
غم اشک دوستان راستین
بذرهای اندیشه‌ات را
به لاله زار سرخی بدل گرداند