غم مرگ عزیزان به خاک افتاده سنگین است
دل یاران به سوگ رفتهگان رنجور و غمگین است
ولی نبود غم و اندوه علاج رنج و درد ما
مدوا بهر درد ما بود عزم نبرد ما
زخصم ددمنش جز قتل و غارت انتظاری نیست
به جنگ ما به جزء فتح و فنا دگر شعاری نیست
درین پیکار خشماگین سر دشمن به سنگ کین
به کوبیم یا که او سازد سر ما را به دار آزین
مسیر شهر آزادی دراز است پیچ و خم دارد
سرود رهنوردانش خوش آوا زیر و بم دارد
هزاران رفته درین ره هزاران دیگری آیند
هزاران مانده ازین ره هزاران دیگری پایند
هزاران جانفدا باید تیار از بهر قربانی
که بزم انقلاب است این، نه بزم عیش و مهمانی