یاد بود رفیق ضیاء ـ صدر حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان

اطلاعیه اعلامیه ها خانه

چهارمین سال‌گشت زنده یاد رفیق ضیاء را گرامی می‌داریم!

چهار سال از درگذشت رفیق ضیاء می‌گذرد. بعد از درگذشت رفیق ضیاء رویزیونیست‌های آواکیانی نیز یاد و خاطرۀ او را تجلیل نمودند. آن‌ها از این‌که رفیق ضیاء از “سنتزهای نوین” آواکیان دنباله‌روی نکرد و در مقابلش ایستاد متأثر بودند. به همین ترتیب در ظرف این چهار سال انحلال‌طلبانی که از دورن حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان سر بلند نمودند نیز خاطرۀ رفیق ضیاء را تجلیل می‌کنند. با کمال تأسف تمامی شان تلاش نموده اند تا رفیق ضیاء را غیر از آن‌چه هست نشان دهند. و با مُنتَها دقت، وجه‌ تمایز بین ضیاء مائوئیست و  افراد غیر مائوئیست مکتوم گذاشته شده است. ما تلاش نمودیم تا این وجه تمایز را به خوبی نمایان سازیم. برای معلومات بهتر در این زمینه به اعلامیه‌های اول سرطان سال‌های 1401 و 1402 خورشیدی حزب مراجعه نمائید.

مائوئیست‌ها باید یاد و خاطرۀ رفیق ضیاء را زنده نگه‌دارند و از وی یاد نموده و این روز را تجلیل نمایند، نه به منظور ثنا خوانی بل‌که به منظور روشن ساختن وظایف خویش و شناساندن مقامی که رفیق ضیاء در تاریخ داشت. مقامی که رفیق ضیاء را در سطح ملی و بین‌المللی معرفی نمود.

رفیق ضیاء درد و رنج مردم زحمت‌کش و به خصوص ستمی که بر میلیت‌های تحت ستم روا داشته می‌شد، به خوبی درک نموده بود. او ابتدا برای مبارزه با رژیم استبدادی زمان به مبارزات ملی ـ اسلامی روی آورد. اما زندانی شدن او در زمان ریاست جمهوری داوود خان در قندهار او را از خواب بیدار نمود و مسیر مبارزاتیش را تعویض نمود. او دانست که این شیوه مبارزه راه بیرون رفت از این معضل نیست. در نیمه سال 1357 خورشیدی از زندان آزاد شد. بعد از آزادی به گروه زنده یاد مجید پیوست. بعد از درگذشت مجید و تعویض مسیر مبارزاتی ساما رفیق ضیاء مبارزات درون سازمانی را  با ساما شروع نمود. برای معلومات بیشتر به اسناد تاریخی در ویب سایت حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان مراجعه نمائید. ( www.cmpa.io )

وقتی که رفیق ضیاء مطمئن گردید که مبارزات درونی دیگر نتیجه بخش نیست از ساما برید. در سال 1365 خورشیدی هسته انقلابی…. را پایه‌گذاری نمود. در حقیقت این رفیق ضیاء بود که در نیمه اول دهه شصت خورشیدی جنبش نوین کمونیستی را در افغانستان بنیان‌گذاری نمود. رفیق ضیاء با بررسی همه‌جانبۀ خط سازمان جوانان مترقی تحت رهبری رفیق اکرم یاری، جوانب مثبت این خط را تکامل داد و از جوانب منفی آن گسست نمود. برای معلومات بیشتر در این زمینه هم به شماره چهارم شعله جاوید ـ دور چهارم مراجعه کنید.

رفیق ضیاء اولین شخصیت مائوئیست در افغانستان است که ایجاد حزب کمونیست افغانستان را در اولویت کاری خود قرار داد و آن را ساخت. او مارکسیزم ـ لنینیزم ـ مائوئیزم (در آنوقت اندیشه مائوتسه دون) را به عنوان رهنمای اندیشه  و عمل خود پذیرفت و از این طریق به تکامل خط رفیق اکرم یاری همت گماشت و خط و مرز میان انقلاب و ضد انقلاب کشید. او قبل از این که در جلسه گسترده سال 1993 میلادی که سند زنده باد مارکسیزم ـ لنینیزم ـ مائوئیزم به تصویب رسید شرکت نماید، مائوئیزم را به عنوان سومین مرحله تکاملی مارکسیستی ـ لنینیستی به رسمیت شناخت. او برای به رسمیت شناختن مائوئیزم به عنوان سومین مرحله تکاملی مارکسیستی ـ لنینیستی در جلسه گستردۀ سال 1993 میلادی نقش به‌سزائی ایفا نمود.

رفیق ضیاء از نیمه دهه شصت خورشیدی و با ایجاد هسته کمونیست‌های انقلابی از مشی انحرافی ساما به عنوان یک خط ارتجاعی بورژوا ـ ناسیونالیزم گسست کامل نمود. همین گسست به او این جرأت اخلاقی را داد تا بدون ترس و واهمه حزب کمونیست افغانستان را ایجاد نماید و با انواع و اشکال رویزیونیزم، اپورتونیزم و تسلیم طلبی ملی و طبقاتی به مبارزه برخیزد. به همین علت حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان، نیمه دهه شصت خورشیدی را مرحله اعتلای جنبش نوین کمونیستی افغانستان بیان می‌دارد.

حقیقت مسلم آن است که بعد از فروپاشی سازمان جوانان مترقی خط انقلابی رفیق اکرم یاری یا به‌ عبارت صحیح‌تر جنبش کمونیستی کشور توسط انتقادیون زیر خاک مدفون گردیده بود، و این رفیق ضیاء بود که در نیمه دهه شصت خورشیدی به آن اعتلای نوین بخشید و این بیرق را به اهتزاز در آورد.

رفیق ضیاء اولین شخصیت مائوئیست در افغانستان است که بعد از تجاوز امپریالیست‌ها به رهبری امپریالیزم امریکا در افغانستان و اشغال این کشور، اشغال کشور را محکوم نمود و برای اتحاد نیروهای مائوئیست کشور گام به جلو گذاشت. با نشر اعلامیۀ علاوه بر محکوم نمودن اشغال کشور روی وحدت مائوئیست‌های کشور تاکید نمود. همین طرح رفیق ضیاء بود که زمینه‌ساز پروسه وحدت جنبش مارکسیستی ـ لنینیستی ـ مائوئیستی افغانستان گردید و بالاخر منجر به ایجاد حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان گردید.

رفیق ضیاء در کنگره وحدت، به اتفاق آراء به عنوان صدر حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان برگزیده شد. او یک رهبر بی بدیل بود. او بود که علیه رویزیونیزم آواکیان موضع گرفت و همراه با کمیته مرکزی حزب مبارزات جدی، پی‌گیر و اصولی را به پیش برد. و به همین ترتیب علیه رویزیونیزم “راه پاراچندا” و انحراف عمیق “اندیشه گونزالو” نیز مبارزاتش را به درستی پیش برد.  رفیق ضیاء در کنگره دوم حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان نیز به اتفاق آراء رهبری حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان را به عهده گرفت و تا زمانی‌که دیده از جهان فرو بست حزب را بصورت درست و اصولی رهبری نمود.

رفیق ضیاء قبل از کنگره دوم به خوبی درک نموده بود که رگه‌های از انحلال‌طلبی در درون حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان خود را به نمایش گذاشته است. او علیه این انحلال‌طلبی و انحرافات عمیق ایدئولوژیک ـ سیاسی به مبارزه برخاست. نامه‌های رفیق ضیاء به ملیار، یاسین و مقاله اش در مورد زلاند به درستی بیان‌گر این انحرافات است. رفیق ضیاء به تاریخ16 / 6 / 2017 میلادی به ملیار نامۀ نوشت و این گونه وی را مورد خطاب قرار داد:

« واقعیت این است که غیرفعال شدن بسیار جدی شما از لحاظ پیش‌برد مسئولیت‌های حزبی از چندین ماه به‌این‌طرف مضر و ناگوار تمام شده و تأثیرات منفی زیان‌باری به‌جا گذاشته است که خود می‌تواند زمینه‌ساز تصورات خوب در مورد شما نباشد.»

« همان گونه که نادیده گرفتن این فیصله و تصویب از راست، انحلال طلبانه است، حرکت “چپروانه” و افشاگرانه به نام حزب و آن‌هم باربار، که می تواند در آینده و حتی هم اکنون مشکلات عظیمی برای ما ایجاد نماید، خلاف اصل تشکیلاتی اضافه شده بر اساسنامۀ حزب در کنگرۀ دوم است. “چپ‌روی” می تواند به راست روی منجر شود که متأسفانه در مورد شما حداقل برای یک‌بار همین گونه شده است. امیدوارم طی این سطور اهمیت موضوع را برای تان رسانده باشم.» تاکیدات همه جا از ماست. 

رفیق ضیاء به همان تاریخ نامۀ به یاسین دوست نزدیک و صمیمی ملیار می‌نویسد و حرکات و عمل‌کرد شان را چنین توضیح می‌دهد:

« در حرکت پارسال هم علیرغم این‌که بار بار به ملیار گفتیم که در حرکت به نام هواداران و نه خود حزب سهم بگیرید، ولی او حاضر نشد این موضوع را، که هم دستور بود و هم یک موضوع بار بار فیصله شده، در عمل اجرا نماید. حالا از “چپ روی” افشاگرانۀ قبلی به راست زده و حتی بیرق هواداران را زیر بغل پنهان می کند. این یک واقعیت بار بار تجربه شده است که “چپ روی” می‌تواند زمینه ساز راست روی باشد. خلاصه این‌که حرکت شما در فعالیت های علنی در آن دیار خلاف اصل تشکیلاتی اضافه شده در اساسنامۀ حزب در کنگرۀ دوم (اصل مخفی کاری) است، در حالی که پنهان کردن هویت و موجودیت هواداران درآن‌جا درست و اصولی نیست و یک نوع حرکت انحلال طلبانه تلقی می‌گردد.» تاکیدات همه جا از ماست.

همین امر باعث اخراج ملیار از کمیته مرکزی حزب گردید. اما متاسفانه که این مبارزه از طرف رفیق ضیاء و کمیته مرکزی حزب علیه انحلال طلبی و انحرافات عمیق ایدئولوژیک ـ سیاسی بار بار تکرار شده بصورت جدی، پی‌گیری نشد و رفیق ضیاء هم در این مورد معترف است:

«با آن هم در زمینه حرکت ناشایستی که از زلاند سر زد و حتی بعد از اعتراف وی به جرمش هیچ‌گاه در مورد مجازاتش به شیوه درست

و اصولی برخورد نگردید. عدم برخورد اصولی زمینه ساز انحرافات جدی‌تر حتی تا سرحد انحلال طلبی در درون حزب گردید.» (رفیق ضیاء ـ ” مطالبی در مورد جوانب مختلف قضیۀ رفیق زلاند”

«این انحراف باربار تکرار گردیده است و از طرف دیگر این تکرار، حداقل از یک جهت، زمینۀ مساعد برای تداومش را در سستی و ضعف مبارزۀ ایدیولوژیک- سیاسی و هم‌چنان سستی و ضعف اقدامات انضباطی، یافته است.» همان‌جا

ضعف مبارزه ایدئولوژیک ـ سیاسی و عدم برخورد قاطع علیه انحلال طلبی، حزب را با مشکلات عدیده‌ای روبرو نمود ـ حتی در زمان حیات رفیق ضیاء ـ  بار بار موجب ریزش‌ها و حتی ریزش‌های کتلوی در حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان گردید. همین حرکات خودسرانه و انحرافات عمیق ایدئولوژیک سیاسی که حزب را باربار مورد ضربت قرار داده بود، رفیق ضیاء در کنگره دوم حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان به عنوان خطوط متنافر در حزب مورد نکوهش قرار داد. در گزارش سیاسی ارائه شده در کنگره دوم حزب به صراحت بیان گردیده که یکی از تبارزات خطوط متنافر آنست که عمل می نماید، ولی تیوریزه نمی‌شود. و تبارز دیگر این خط متنافر عبارت از موجودیت شئونیزم مردسالارانه در درون حزب و برخوردهای لومپن مآبانه بعضی از انحلال گران و به خصوص شخص زلاند با زنان بود.

با کمال تأسف که این خط بعد از درگذشت رفیق ضیاء نه تنها در عمل، بل‌که در تیوری هم خود را نشان داد. حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان با الهام گرفتن از تجارب قبلی، مبارزه علیه انحلال طلبی را به صورت جدی، پی‌گیر و اصولی پیش برد، وقتی که این مبارزه به نتیجه نرسید و انحلال‌طلبان روی انحلال‌طلبی شان پافشاری داشتند، به تصفیه درونی پرداخت و حزب را از لوث انحلال طلبی پاک نمود.

حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان در نقد اعلامیه انحلال‌طلبان در سال 1400 خورشیدی به صورت مشخص به انحلال‌طلبان هوشدار داد که در مسیر انحرافی در حرکت اند، دیر یا زود به رویزیونیزم و تسلیم طلبی در خواهند غلطید. پیش‌بینی حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان در انتشار شماره بیست و هفت شعله جاوید فاقد اعتبار در سال 1401 خورشیدی و انتشار شماره بیست و هشت شعله جاوید فاقد اعتبار در سال 1402 خورشیدی از طرف انحلال طلبان، کاملاً درست از آب در آمد. شماره بیست و هفت شعله جاوید فاقد اعتبار به صورت همه جانبه نقد گردید و در سایت حزب موجود است. قسمت اول نقد شماره بیست و هشت نیز در سایت حزب انتشار یافته است و قسمت دوم به زودی به نشر خواهد رسید.  

از نیمه ده شصت خورشیدی به این طرف با آن‌که فضای ترور و خفقان مستولی بود و نیروهای انقلابی به شدیدترین وجه سرکوب می‌گردیدند، با آن‌هم رفیق ضیاء نقش بسیار برازندهای در دفاع از مارکسیزم ـ لنینیزم ـ مائوئیزم در افغانستان ایفاء نمود. نمی‌توان این نقش را نادیده گرفت. به همین ترتیب رفیق ضیاء در اتحاد نیروهای مائوئیست افغانستان نیز نقش برازندۀ ایفاء نمود. این نقش رفیق ضیاء نیز قابل قدر است.    

همان‌طوری که در اعلامیه‌های سال‌های گذشته یاد‌آور شدیم، باز هم مکرراً یاد‌آوری می‌نمائیم که از دست دادن رفیق ضیاء صدر حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان، این نویسنده و شاعر انقلابی و انترناسیونالیست واقعی ضایعه بزرگی برای جنبش بین‌المللی کمونیستی (مارکسیستی ـ لنینیستی ـ مائوئیستی) و جنبش کمونیستی افغانستان محسوب می‌گردد. رفیق ضیاء نه تنها اشعار و سرودهای انقلابی به زبان فارسی دارد، بل‌که به زبان پشتو نیز اشعار انقلابی زیادی سروده است.

یاد و خاطره رفیق ضیاء گرامی باد

حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان

اول سرطان 1403 خورشیدی

21 جون 2024 میلادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *