مذاکرات مستقیم میان اشغالگران امریکایی و طالبان در اواسط سال 1397 خورشیدی شروع گردید. این مذاکرات مدت 18 ماه را در بر گرفت وباالاخره به تاریخ 10 حوت 1398 خورشیدی(29 فبروری 2020 میلادی) منجر به “توافقنامه صلح” میان اشغالگران امریکایی و طالبان گردید و به این ترتیب طالبان به اشغالگران امریکایی تسلیم شدند. در “توافقنامه صلح” بصورت واضح و روشن از خروج کامل نیروهای نظامی اشغالگران تا اول می 2021 سخن به میان آمده، اما امریکاییها در این “توافقنامه” دو امتیاز از طالبان گرفتند. در توافقنامه میان امریکاییها و طالبان، “توافقنامه امنیتی” میان اشغالگران امریکایی و رژیم دستنشانده مسکوت گذاشته شده و هم چنین هیچ صحبتی در مورد شبکههای قوی استخباراتی نیروهای اشغالگر صورت نگرفته است. این بدان معناست که طالبان “قرارداد امنیتی” و حضور نیرومند “شبکه های قوی استخبارتی” اشغالگران را در افغانستان پذیرفته اند. امریکاییها در بدل این دو امتیاز علاوه بر خروج نیروهای نظامی شان به طالبان وعده سپردند که دولت آینده افغانستان(دولت پسا توافق) اسلامی خواهد بود و به منظور تامین این هدف شورای عالی علما تاسیس خواهد شد. دولت موقت روی کار خواهد آمد وقانون اساسی جدید ساخته خواهد شد. پنچ هزار زندانی طالبان تا بیستم حوت 1398 خورشیدی از بند رها می گردند. طالبان نیز تعهد نمودند که بعد از رهایی زندانیان شان مذاکرات با رژیم دست نشانده را شروع میکنند. اما این کار صورت نگرفت و رهایی زندانیان طالبان به تعویق افتاد و با تعویق افتادن رهایی زندانیان طالبان مذاکرات بین رژیم دست نشانده و طالبان نیز به تعویق افتاد.
زمانی که “مذاکرات بین الافغانی ” شروع گردید حزب کمونیست(مائوئیست) افغانستان پیش بینی نمود که این مذاکرات طولانی تر از مذاکرات میان امریکاییها و طالبان خواهد بود و به زودی نتیجۀ مطلوبی طبق میل اشغالگران امریکایی نخواهد داد. و با آنکه ترامپ تلاش نمود که قبل از انتخابات ریاست جمهوری نتایج مطلوبی از این مذاکرات بدست آورد، و از آن به نفع خود در انتخابات ریاست جمهوری امریکا بهره برداری سیاسی نماید، اما مذاکرات حسب میلش پیش نرفت و طولانیتر گردید، زمانی که انتخابات ریاست جمهوری امریکا فرا رسید، هر دو طرف مذاکره کننده منتظر نتایج انتخابات امریکا ماندند.
حینی که جوبایدن وارد کاخ سفید شد اعلان نمود که “توافقنامه صلح” دوحه را باز بینی خواهد نمود. رژیم پوشالی امید واری زیاد داشت که جوبایدن بر خلاف سیاست ترامپ با “توافقنامه صلح” دوحه مخالفت نماید.
حزب کمونیست (مائوئیست)افغانستان در همان زمان اعلان نمود که سیاست جوبایدن در افغانستان تغییر نخواهد کرد، بلکه ادامه همان سیاست گذشته خواهد بود.
جوبایدن با تعقیب سیاست امریکا در افغانستان بعد از صد روز دوره زمامداری اش اعلام خروج نیروهای اشغالگر را تائید نمود، و اعلان نمود که خروج نیروهای امریکایی از اول می 2021 شروع الی 11 سپتامبر 2021 ادامه مییابد. یا به عبارت دیگر خروج نیروهایش را پنج ماه دیگر به تعویق انداخت.
طالبان گرچه از اعلام خروج نیروهای اشغالگر توسط جو بایدن استقبال نمودند، اما این تصمیم بایدن را نقض آشکار و صریح “توافقنامه صلح” دوحه خواندند.
طالبان در بدل به تعویق افتادن خروج نیروهای نظامی امریکایی از افغانستان خواهان رهایی هفت هزار افراد زندانی طالبان و حذف رهبران شان از لیست سیاه سازمان ملل گردیدند و اعلان نمودند تا زمانی که این خواست شان بر آورده نشود در “مذاکرات بین الافغانی” شرکت نخواهند کرد.
اشغالگران امریکایی به تاریخ اول می 2021 اقدام به خروج نیروهایش از افغانستان نمودند. طبق برنامه اعلام شده از سوی دولت امریکا قرار است تا 10 سپتامبر 2021 تمامی نیروهای نظامی اشغالگران امریکایی و متحدین شان افغانستان را ترک نمایند.
طبق توافق به عمل آمده میان نیروهای امریکایی و طالبان باید خروج نیروهای نظامی ناتو همزمان با خروج نیروهای نظامی امریکا از افغانستان نیز شروع شود. یعنی تا 10 سپتامبر 2021 تمامی نیروهای نظامی اشغالگر از افغانستان بیرون خواهند گردید.
همان طوری که بارها گفتیم باز هم می گوئیم که اشغالگران امریکایی خواهان خروج کامل از افغانستان نیستند. افغانستان بعد از خروج نیروهای نظامی اشغالگران یک کشور مستعمره باقی میماند. زیرا تعداد زیادی از پرسونل اردوی کشورهای اشغالگر در پهلوی نیروهای استخباراتی شان در افغانستان به لباس ملکی باقی خواهد ماند که در پهلوی وظایف جاسوسی، آموزش نظامی و استخباراتی نیروهای رژیم دستنشانده کنونی و پسا توافق را پیش خواهند برد. و در ضمن اشغالگران امریکایی در کشورهای خاور میانه و خلیج فارس پایگاههای نظامی دارند، و طبق “توافقنامه امنیتی” و “توافقنامههای استراتیژیک” با رژیم دستنشانده هر آن و لحظه که ضرورت به نیروهای نظامی اشغالگر در افغانستان باشد به فوریت طبق این توافقنامهها در افغانستان عمل خواهند نمود و یا اهداف مورد نظر شان را با سلاحهای دور برد آماج قرار خواهند داد.
امپریالیست های امریکایی خواهان آنند تا افغانستان را بصورت دراز مدت تحت کنترول خود نگه دارند و از این طریق تحولات بعدی منطقه و قدرت های منطقهیی را زیر نظر داشته باشند.
در شرایط کنونی بهترین راه برای رسیدن امریکاییها به این مقصد شوم شان که از لحاظ اقتصادی هم به صرفه شان است ایجاد یک رژیم پسا توافق دستنشانده گوش بفرمان در افغانستان است. جوانب مختلف این استراتیژی امپریالیزم امریکا در افغانستان عبارت است از:
1ـ حفظ حالت مستعمراتی افغانستان.
2 ـ ایجاد یک دولت موقت اسلامی پسا توافق با طالبان. هدف اصلی امپریالیزم امریکا از سازش و تبانی با طالبان نابودی و یا به حد اقل رساندن جنگ مسلحانه اسلامیستها در افغانستان است.
ایجاد چنین وضعیتی در افغانستان نه تنها استثمار و ستم بر زحمتکشان، میلیتهای تحت ستم و زنان را در افغانستان افزایش میدهد، بلکه عرصه را بر نیروهای ارتجاعی غیر پشتون بشمول لیبرالها و “چپ” تسلیم شده به اشغالگران و رژیم پوشالی و هم چنین نهادهای سر همبندی شده(کمیسون حقوق بشر، سازمانهای مدافع حقوق زنان و نهادهای جامعه مدنی) توسط اشغالگران امپریالیست و رژیم پوشالی را نیز تنگتر میسازد، زیرا رژیم ایجاد شده پسا توافق از رژیم دستنشانده کنونی هم اسلامیتر و هم شئونیستتر میگردد.
3 ـ اشغالگران امپریالیست با بیرون نمودن نیروهای نظامی می خواهند که در افغانستان دیگر تلفاتی نداشته باشند و به مصارف نظامی هنگفت شان در افغانستان خاتمه دهند، و به همین ترتیب حساسیتهای دینی و ملی نسبت به خودشان را تخفیف دهند.
ما بارها بیان داشتیم که مقاومت ارتجاعی طالبان نمی تواند مانند دوره مقاومت ضد سوسیال امپریالیزم “شوروی” قوتهای اشغالگر را از کشور اخراج نموده و رژیم دستنشانده را سرنگون سازد.
ما این مطلب را نیز مشخص نموده بودیم که طالبان نیروهایی اند که در اصل توسط امپریالیستهای امریکایی و انگلیسی و وابستگان منطقهیی شان ساخته و پرداخته شده اند، به همین ترتیب امپریالیزم امریکا راه سازش و معامله را با طالبان در پیش گرفته است.
بناءً طالبان راه (سازش و معامله ) را که با امپریالیزم اشغالگر امریکایی و رژیم دستنشانده در پیش گرفته اند بی برگشت است، و چارهای جز سازش و معاملهگری ندارند.
با توجه به تمامی مسایل بر شمرده شده فوق الذکر، بر پایی و پیشبرد جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی علیه اشغالگران امپریالیست و رژیم دستنشانده کنونی و رژیم دستنشانده پسا توافق در افغانستان یک ضرورت غیر قابل انصراف است. بدون یک چنین جنگی خاتمه بخشیدن به انقیاد مستعمراتی کشور و حصول استقلال سیاسی کشور غیر ممکن خواهد بود.
قدر مسلم است که بعد از تکمیل پروسه خروج قوای نظامی اشغالگران امپریالیست و تشکیل یک رژیم پسا توافق با طالبان، اشغالگران امپریالیست امریکایی و رژیم دست نشانده پسا توافق به عنوان دشمنان عمده خلقهای کشور آماج مبارزات نیروهای انقلابی و تودههای مردم قرار خواهند گرفت. اما نباید این مطلب را از نظر دور داشت که وضعیت کشور بعد از بیرون شدن نیروهای نظامی اشغالگران از افغانستان از جهات معین و مشخصی در حال تغییر است. یا به عبارت دیگر رژیم دستنشانده و اشغالگران امپریالیست حامی و پشتیبان شان آماج عمده مبارزات ملی و انقلابی قرار خواهد گرفت. این بدان معنا نیست که در چنین حالتی ترکیب مجموعی دشمنان عمده انقلاب و خلقهای افغانستان تفاوت خواهد نمود، بلکه بدان معناست که آماج مستقیم تاکتیکی روزمره در مبارزات انقلابی در درجه اول رژیم دستنشانده خواهد بود.
توجه دقیق به مسایل فوق الذکر و تعیین تاکیکهای مبارزاتی اصولی و مناسب با اوضاع در حال تغییر در افغانستان برای پیشبرد اصولی و قاطع استراتیژی انقلابی، یک نیاز مبارزاتی جدی و غیر قابل اجتناب است. طبق گفته رفیق ضیاء «قاطعیت و استواری در استراتیژی و انعطاف در تاکتیکها لازم و ملزوم یکدیگر اند.»
حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان با درک عمیق ضرورت عینی جامعه نه تنها خواهان پیشبرد تمامی وظایف بر شمرده شده فوق الذکر است، بلکه خواهان حل اختلافات ایدئولوژیک ـ سیاسی با تمام نیروهای مائوئیست کشور از طریق مذاکرات رودر رو و تامین همآهنگی به خاطر خاتمه بخشیدن به گروه گرایی و سکتاریزم میباشد.
حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان با این درک عمیق رسالت تاریخی خود میداند که به خاطر تامین همآهنگی میان تمامی نیروها و شخصیتهای انقلابی ملی ـ دموکرات مخالف اشغاگران امپریالیست و رژیم پوشالی از هیچ گونه کوشش و تلاشی دریغ نورزد.
حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان معتقد است که ایجاد چنین هم آهنگی مبارزاتی میان نیروها و شخصیتهای انقلابی ملی ـ دموکراتیک زمینه مبارزات ایدئولوژیک ـ سیاسی را برای حل اختلافات مساعد میسازد.
حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان یکبار دیگر از تمامی نیروها و شخصیتهای مائوئیست و ملی ـ دموکراتیک میخواهد که این مسئولیت عاجل و تاریخی خویش را درک نموده و برای تحکیم و گسترش روز افزون این هم آهنگی مبارزاتی جداً کوشا باشند.
حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان در عين حاليكه خود را مكلف به اجرا و پيشبرد اين مسئوليتهاي عاجل و درازمدت مبارزاتي میداند، از سائر نيروها و شخصيت هاي انقلابي مائوئیست و ملي – دموكرات نیز میخواهد که در جهت راه اندازي عملي از هيچگونه تلاش و كوششي دريغ ننمايند.