بعد از پایان یافتن موفقانه کنگره سوم حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان اولین پولینوم سومین دورۀ کمیته مرکزی حزب کمونیست(مائوئیست) افغانستان دایر گردید. در این پولینوم تمامی اعضای اصلی و علیالبدل کمیته مرکزی حزب شرکت داشتند.
اولین پولینوم سومین دورۀ کمیته مرکزی حزب مطابق به ماده هفدهم آئیننامه تشکیلاتی حزب، اعضای دفتر سیاسی حزب را انتخاب نمود.
به همین ترتیب اولین پولینوم سومین دوره کمیته مرکزی، هیئت تحریر شعله جاوید، کمیته روابط بینالمللی، کمیته تشکیلات مرکزی، کمیته مالی مرکزی و … را ایجاد و اعضای آنرا تعیین نمود. بناءً هر کمیته وظیفه دارد تا مسئولین خویش را مشخص و کارشان را طبق ماده دوم آئیننامه تشکیلاتی پیش ببرند.
پولینوم اول دور سوم کمیته مرکزی حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان بر فیصله کنگره سوم مبنی بر نوشتن مقالات تحلیلی علمی در مورد کرونا ( کووید– 19 ) و محیط زیست تاکید نمود.
اولین پولینوم سومین دورۀ کمیته مرکزی حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان با اراده و روحیه قوی انقلابی و رفیقانه دایر گردید و همه رفقا نظرات، انتقادات و پیشنهادات شان را مطرح نموده و موضوعات ذیل مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت:
- استحکام و گسترش حزب.
- علت ریزشها و طرق جلوگیری از آن.
- اوضاع و شرایط جاری کشور از ما چه میطلبد.
- مسالۀ مالی.
- روابط بین المللی.
مباحث مطروحه در پولینوم بیشتر روی پنج موضوع فوقالذکر تمرکز داشت و بعلاوه عرصههای تشکیلاتی، فعالیت ملی – دموکراتیک و سایر عرصه ها مورد توجه دقیق و ارزیابی جدی قرار گرفتند ، که در ختم جلسه به ارزیابی و نتیجه گیری های ذیل نائل گردید وکار پولینوم موفقانه پایان یافت
1 ـ در مورد استحکام و گسترش حزب:
الف ـ پولینوم دور سوم کمیته مرکزی بعد از بحث و تبادله نظر در مورد استحکام و گسترش حزب به این نتیجه رسید که در کلیت، گسترش عمده و استحکام غیر عمده است، اما در شرایط کنونی استحکام حزب وظیفه عمده فعالیتهای مبارزاتی حزب محسوب میگردد، این بدان معنا نیست که فعالیتهای گسترشی حزب را نادیده گرفت، بلکه فعالیتهای گسترشی حزب توام با فعالیت استحکام حزب باید مدنظر قرار داشته باشد. یا بهعبارت دیگر استحکام در خدمت گسترش و گسترش در خدمت استحکام حزب قرار گیرد. نادرست است که زیر نام استحکام حزب گسترش را فراموش نمائیم و یا بر عکس. بناءً استحکام و گسترش بصورت توام باید مدنظر قرار بگیرد.
ب ـ هدف از استحکام و گسترش حزب، استحکام و گسترش ایدئولوژیک ـ سیاسی و تشکیلاتی حزب است. استحکام و گسترش حزب در اثر گسترش فعالیتهای پراتیکی و تیوریکی حزب حاصل میگردد. برای استحکام و گسترش تشکیلاتی حزب نیاز عاجل به تربیت کادرهاست. بدون کادرهای فعال، حزب قادر به رهبری پیشبرد فعالیتهای گسترشی پراتیکی و تیوریکی نخواهد شد.
برای اینکه حزب بتواند به این کار موفق شود، باید در قدم اول دفتر سیاسی، تمامی اعضای کمیته مرکزی، کمیتههای منطقهیی فعالانه در امر پیشبرد فعالیتهای پراتیکی و تیوریکی حزب سهیم گردند و باید تلاش در جهت گسترش حزب صورت گیرد. در قدم دوم باید تلاش صورت گیرد که با تمامی مائوئیستهای خارج از حزب در امر تامین وحدت با آنها ارتباط برقرار گردد. اینطریقه فعالیت مبارزاتی حزب در حقیقت یک کار گسترشی محسوب میشود. در گامهای بعدی تماس و ارتباط گرفتن با شخصیتهای ناراض و بریده از گروهها و سازمانهای آلوده به انحرافات رویزیونیستی و تسلیم طلبانه صورت گیرد. تجارب فعالیتهای حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان بخوبی نشان داده که چنین فعالیتهای مبارزاتی نیز عمدتاً یک کار گسترشی حزب محسوب میگردد، چنانچه بعد از دومین کنگرۀ سراسری دومین دور کمیته مرکزی ، حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان موفق گردید، که افراد ناراض از “سازمان رهایی افغانستان ” ، ” ساما ” و ” سازمان انقلابی افغانستان” را جلب و جذب نماید که در سومین کنگره سراسری دور سوم کمیته مرکزی حزب نماینده هر سه جناح حضور داشتند.
پولینوم با تکیه بر ماده شانزدهم آئیننامه تشکیلاتی تاکید ورزید که «در فاصله میان دو پولینوم کمیتۀ مرکزی، دفتر سیاسی کمیتۀ مرکزی حزب به عنوان هستۀ رهبری کننده دایماً فعال حزبی، وظایف کمیته مرکزی… را بر عهده داشته و قدرت آن را اعمال مینماید…»، اما تاکید نمود که فیصله کنگره سوم در مورد رهبری جمعی با مسئولیت فردی و تقسیم وظایف که بهعنوان ماده دوم آئیننامه تشکیلاتی پذیرفته شده باید در تمام زمینههای فعالیت مبارزاتی حزب در پیوند نزدیک با دفتر سیاسی حزب جداً مورد اجرا قرار گیرد.
2 ـ در موردریزشها و طرق جلوگیری از آن.
در طول سالیان گذشته “ریزش “هایی در حزب کمونیست(مائوئیست) افغانستان اتفاق افتاده است. از جمله این “ریزش”ها، سه “ریزش” در سطح انحرافات عمیق ایدئولوژیک – سیاسی رخ داده است. دو “ریزش” انحرافی در سال 1392 خورشیدی اتفاق افتاد که یکی از این دو “ریزش” مربوط به دو نفر خارج نشین بود که دنبال خط رویزیونیستی آواکیان افتادند. این ریزش هیچ تاثیر منفی روی حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان بهجا نگذاشت. زیرا مبارزات حزب کمونیست(مائوئیست) افغانستان از زمانی که حزب کمونیست انقلابی امریکا اساسنامه و مانیفست خویش را به جنبش بین المللی ارائه نمود، مبارزات حزب ما علیه این انحراف بهعنوان یک انحراف پسا مارکسیستی ـ لنینیستی ـ مائوئیستی آغاز گردید و به جدیت پیگیری شد. اما انحراف دومی در سال 1392 مربوط به فساد اخلاقی یکی از اعضای حزب بود که اثرات بسیار ناگوار حتی ناگوارتر از توطئه انحلال طلبانه بر روی اعضای حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان گذاشت. این حرکت انحرافی سبب گردید که بخش زنان و حتی روابط دموکراتیک زنان حزب بطور کلی فروپاشد.
“ریزش” سومی بعد از در گذشت رفیق ضیاء به اثر توطئه انحلال گرانه و سکتاریستی در حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان بوجود آمد که میتوان گفت تا حدودی تاثیرات ناگواری بر روی حزب گذاشت و یک عده افراد متزلزل را بدنبال خود کشاند. در حقیقت باید با صراحت گفت که یکی از عوامل این “ریزش”ها ضعفها و کمبودات تیوریکی و پراتیکی حزب است و دیگری عدم توجه به این انحرافات و عدم مبارزه درون حزبی علیه انحرافات میباشد.
باید صراحتاً اذعان نمود که بعد از کنگره دوم سراسری حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان هیچ توجۀ جدی به مبارزه دو خط در درون حزب نشد. همین علت اساسی بود که افکار و عقاید سکتاریستی و انحلال طلبانه در درون حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان ریشه دوانده و بعد از در گذشت رفیق ضیاء علناً خود را بهنمایش گذاشت.
حرکت سکتاریستی و انحلالطلبانه حتی در زمان حیات رفیق ضیاء خود را نیز نمایان نموده بود. دو نامه انتقادی جدی و شدید رفیق ضیاء به ملیار بخوبی بر این مساله مهر تائید میزند که ملیار از سال 2016 به این طرف غرق در مسایل انحلال طلبانه بوده است. انحلال طلبی ملیار در شرکت جلسه تدارکی بین المللی احزاب مائوئیست در جنوری 2020 با تحریف کامل سند ارائه شده و فیصله شده کمیته مرکزی به جلسه تدارکی بین المللی بخوبی خود را نشان داد و به رویزیونیزم تکامل منفی نمود.
همان قسمی که نمیتوان ضعفها و کمبودات را بطور کامل رفع نمائیم، به همان قسم جلوگیری کامل از “ریزش”ها در حزب و حتی پس از پیروزی انقلاب و کسب قدرت سیاسی نیز غیر ممکن است. بنابر این در مورد “ریزش”ها باید نکات عمده ضعفها و کمبودات را جستجو نمود. زمانیکه نکات عمده ضعفها و کمبودات را دریافتیم، آنگاه موفق خواهیم شد که از “ریزش”ها در آینده جلوگیری و یا آنرا به حداقل رسانیم.
همان طوری که در بالا گفتیم که این “ریزش”ها چند مرتبه در زمان حیات رفیق ضیاء نیز اتفاق افتاده است. پولینوم دور سوم کمیته مرکزی، بر ارزیابی علل عمده و غیرعمدۀ این ریزشها که توسط زنده یاد رفیق ضیاء صورت گرفته بود تاکید جدی نمود:
«ضعف و کمبود عمدهای که تا حال باعث ایجاد چند “ریزش” و بعضاً گسترش آن تا سطح “ریزش”های گروپیک چند نفره در حزب گردیده است، بافت نسبتاً غلیظ روشنفکرانۀ خرده بورژوازی شهری تشکیلات حزب است. روشنفکر خرده بورژوازی شهری در شرایط امروزی افغانستان مداوماً در معرض وسوسههای استفاده از امکانات رفاهی وطن فروشانه فراهم شده توسط اشغالگران امپریالیست و رژیم دستنشانده قرار میگیرد. اگر تعهد انقلابیاش استوار و آگاهیاش به قدر کافی مستحکم نباشد نمیتواند در مقابل این وسوسهها تاب بیاورد و در سراشیب استفاده از امکانات مذکور قرار میگیرد و به امید ارتقای شخصی از لحاظ سیاسی و اجتماعی سقوط میکند. کسانی از این افراد به جاه و مقام و ثروت دست پیدا میکنند و در خوان یغمای رژیم دستنشانده شریک میشوند، ولی اکثریت قریب به اتفاق شان ضمن باختن “ایمان” مبارزاتی به “نان و نوایی” نیز نمیرسند و “حسرت به دل” میماند.
یکی از عوامل دیگر ولی غیر عمده و مهم این “ریزش”ها عدم رعایت اصول مخفیکاری در حیات درونی حزب و مشخصاً انتقال غیر اصولی مسایل بحثی سطوح بالایی به سطوح پائینی حزب توسط کادرها و فعالین حزب در این یا آن منطقه حزبی است. خواسته یا ناخواسته، این انتقال غیر اصولی مسایل بحثی سطوح بالایی به سطح پائینی حزب توسط کادرها و فعالین حزب در این یا آن منطقه حزبی، بهمنظور بسیج غیر اصولی روابط حزبی مربوطه در دفاع از این یا آن کادر و فعال حزبی صورت میگیرد و در نتیجه فقط میتواند نشان دهندۀ گرایش فراکسیونیستی باشد و سر انجام به نفع کل حزب و این و یا آن کادر فعال حزبی نخواهد بود و فقط باعث پیدایش و افزایش “ریزش”ها در حزب میگردد.
یک عامل دیگر، برقراری با دوام ارتباطات افقی میان کادرها و فعالین حزبی است که در حد خود باعث تبادل غیرلازم بعضی مسایل میان آنها میگردد و در حد خود باعث خدشهدار شدن انضباط حزبی و عدم رعایت مخفیکاری میگردد.
این “ریزش”ها ضمن انعکاس عدم استحکام کافی حزب، در چند مقطع از حیات مبارزاتی حزب، به امر گسترش حزب زیان رسانده و کم و بیش باعث نقصان در گسترش تشکیلات حزب گردیده است…
در عین حال رعایت جدی و پیگیر اصول مخفیکاری بهصورت همه جانبه نیز در حد خود میتواند باعث کاهش در پیدایش و گسترش “ریزش”ها در حزب گردد و بهنوبه خود باعث استحکام حزب و مشخصاً باعث جلوگیری از نقصان در دامنه گسترش حزب گردد.
البته رعایت جدی اصول مخفیکاری در اصل بهخاطر جلوگیری از وارد آمدن ضربات امنیتی توسط دشمن بر حزب یا حداقل کاهش دامنۀ آن ضربات روی دست گرفته میشود و بیمبالاتی در مورد آن در ضدیت با اصول مبارزه علیه پولیس سیاسی دشمن قرار دارد.» (تاکیدات همه جا از ماست)
مسایلی که فوقاً تذکر آن رفت، مسایل اساسی است که در زمان حیات رفیق ضیاء وجود داشت. بی مبالاتی در مورد مسایل بر شمرده شده فوقالذکر بار بار خود را در نهاد انحلالطلبان متبارز ساخته بود.
همانطوری که رفیق ضیاء صریحاً بیان نموده که: «بافت نسبتاً غلیظ روشنفکرانۀ خرده بورژوازی شهری تشکیلات حزب… در شرایط امروزی افغانستان مداوماً در معرض وسوسههای استفاده از امکانات رفاهی …» خود را در عدم تمرکزگرایی ملیار ـ زلاند نشان داد. مائوتسهدون میگوید:
تمرکز و عدم تمرکز در تضاد دایم با یکدیگر اند، از وقتی که به شهر آمدیم عدم تمرکز رشد کرده است.» دقیقاً حرف مائوتسه دون در مورد حزب ما و بخصوص انحلال طلبان صادق است. برای این که بهتوانیم از “ریزش”ها جلوگیری کنیم باید علیه سکتاریزم، فراکسیونیزم، انحلالطلبی و عدم تمرکزگرایی مبارزه نمائیم.
ما دقیقاً مشاهده نمودیم که ملیار ـ زلاند با بلند نمودن علم استقلالیت و عدم رعایت اصول مخفی کاری نهتنها انضباط حزبی را خدشهدار نمودند، بلکه وسیلهای برای عدم گسترش حزب گردیدند.
مشکل عمدهای که به این بیمبالاتی پا داد، عدم مبارزه درون حزبی در این مورد بود. در حالیکه تمام ضعفها و کمبودات در زمان حیات رفیق ضیاء بطور مشخص نشانی گردیده بود، اما حزب ما از کنار آن بهسادگی گذشت و به مبارزه درون حزبی نپرداخت.
آنچه در شرایط کنونی حزب میتواند و باید روی دست گیرد، مبارزه جدی، پیگیر و اصولی از طریق انتقاد و انتقاد از خود در یک مبارزه درون حزبی علیه هر گونه ضعفها، کمبودات و حتی انحرافات است. توام با این مبارزات حزب باید سعی نماید تا به آموزش ایدئولوژیک ـ سیاسی و تشکیلاتی در میان اعضای حزب از لحاظ تیوریکی و پراتیکی دامن زند. این یگانه راهی است که به تقویت استحکام و گسترش حزب کمک مینماید. فقط از اینطریق است که میتوان خواستگاه طبقاتی خرده بورژوازی را در درون حزب منهدم نمود و استحکام و گسترش هر چه بیشتر حزب را تامین کرد.
3 ـ در مورد اوضاع و شرایط جاری کشور:
همان طوری که با امضای توافقنامه میان اشغالگران امپریالیست امریکایی و طالبان روند سازش و تبانی میان آنها تکمیل گردید، تقابل ـ تبانی جایش را به تبانی ـ تقابل داد. به همان گونه اکنون سازش و تبانی میان طالبان و رژیم دستنشانده در شکل ابتداییاش نیز آغاز گردیده، اسیران هر دو طرف تبادله شدند و فعلاً دومین دور “مذاکرات صلح” میان شان بر قرار گردیده است. امپریالیستهای اشغالگر تلاش دارند تا این دور مذاکرات حسب منافع شان نیز بر مبنای سازش و تبانی حل و فصل گردد و یک صلح امپریالیستی ارتجاعی میان شان برقرار شود. روی این هدف است که امپریالیستها تلاش دارند تا جلسه استانبول به نتیجه برسد و یک رژیم دستنشاندۀ پسا توافق بر اریکۀ قدرت نصب گردد.
هرگاه “مذاکرات صلح” میان طالبان و رژیم دستنشانده به حل و فصل نهایی برسد و رژیم پسا توافق حسب میل امپریالیزم اشغالگر امریکایی در توافق و تبانی امپریالیزم روسیه و سوسیال امپریالیزم چین ایجاد گردد، حالت مستعمراتی کشور حفظ و مرحلهای جدیدی از تاریخ سراپا درد و رنج مردمان کشور ما شروع خواهد گردید. زیرا “توافقنامه صلح” میان اشغالگران امریکایی و طالبان روی خروج نیروهای نظامی اشغالگران امپریالیست تاکید ورزیده، اما دو موضوع عمده ( “قرارداد امنیتی” میان اشغالگران امریکایی و رژیم پوشالی و حضور نیرومند شبکههای استخباراتی اشغالگران امپریالیست) را کاملاً مسکوت گذاشته است.
مسکوت گذاشتن این دو مطلب عمده توسط طالبان به این معناست که طالبان با “قرارداد امنیتی” و حضور نیرومند شبکههای استخبارتی مشکلی ندارند. عمدهترین مطلب برای تامین منافع اشغالگران امریکایی در افغانستان همین دو مطلب مسکوت گذاشته شده توسط طالبان میباشد. زمانی که این مطلب توسط طالبان پذیرفته شده و یا شود، اشغالگران برای بیرون نمودن نیروهای نظامی شان مشکلی ندارند. امپریالیزم اشغالگر امریکا با حضور نیرومند شبکههای استخباراتی بهخوبی میتواند رژیم دستنشانده را کنترول و منافعاش را در منطقه حفظ نماید.
نسبت به بحران شدیدی که دامن اشغالگران امریکایی را گرفته است، لذا ادامه و پیشبرد جنگ در افغانستان به نفع شان نیست. به این علت تلاش میورزد تا به طولانیترین جنگ ایالات متحده در خارج از آن کشور پایان دهد. زیرا از یکسو اجماع بینالمللی قدرتهای امپریالیست و ارتجاعی در سطح جهان در مورد افغانستان که در جلسه بن شکل گرفت اکنون از میان رفته است، امپریالیزم روس نفس تازهای گرفته است و در سوریه مقابل امپریالیزم امریکا صف آرایی نظامی نمود و سوسیال امپریالیزم چین به رقیب درجه یک امپریالیزم امریکا تبدیل شده است. از سوی دیگر ظرفیت رژیم دستنشاندۀ کنونی واقعاً به انتها رسیده است.
همانطوریکه ظرفیت رژیم دستنشانده به پایان رسیده به همانگونه ظرفیت طالبان نیز در رابطه با اشغالگران امریکایی، به پایان رسیده است. لذا طالبان هیچ راه دیگری جز راه سازش و تبانی ندارند.
به هر صورت با معاملهگری طالبان با اشغالگران امریکایی از یکطرف حالت اشغال کشور در سطح خفیفتری پابرجا خواهد ماند و ماهیت اسلامی رژیم در افغانستان غلیظتر از قبل خواهد گردید و از طرفدیگر صلح سرتاسری در افغانستان به وجود نخواهد آمد و حضور پر رنگ استخباراتی اشغالگران امپریالیست در افغانستان حفظ خواهد شد.
با توجه به مسایل فوقالذکر برقراری روند سازش و تبانی میان اشغالگران امریکایی و طالبان هرچه باشد جز حفظ حالت مستعمراتی ـ استخباراتی و عدم استقلال حقیقی کشور چیز دیگری نخواهد بود. در چنین حالتی “رژیم اسلامی پسا توافق” باز هم از لحاظ نظامی، سیاسی و اقتصادی زیر سیطرۀ اشغالگران امریکایی قرار خواهد داشت و یک رژیم دستنشانده باقی خواهد ماند.
پولینوم روی این موضوع تاکید به عمل آورد که در شرایط کنونی وظایف عاجل و فوری مبارزاتی که همین اکنون پیش روی ما قرار دارد عبارت از افشاگری هرچه وسیعتر و عمیقتر علیه اشغالگری و جنگ استخباراتی اشغالگران امپریالیست امریکایی و رژیم دستنشاندۀ پسا توافق شان است.
این مطلب را باید کاملاً به خاطر داشت که مبارزه علیه رویزیونیزم، اپورتونیزم و انحلال طلبی جز لاینفک مبارزه علیه امپریالیزم و ارتجاع به طور عموم و اشغالگران امپریالیست و خاینین ملی دستنشاندۀ شان به طور اخص میباشد.
بناءً پیشبرد مبارزات ایدئولوژیک – سیاسی همهجانبه علیه نیروهای مقاومت ارتجاعی اسلامی طالبان که درحال سازش و تبانی با رژیم دستنشانده بهمنظور ایجاد یک رژیم اسلامی دستشانده پسا توافق اند و هم چنین مبارزه علیه اشکال و انواع رویزیونیزم، اپورتونیزم و انحلالطلبی یکی از جنبههای مهم مبارزات ایدئولوژیک – سیاسی حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان را میسازد و این مبارزات باید منظمتر و منسجمتر از قبل و بهصورت مبارزات همهجانبه تبلیغی و ترویجی پیش برده شود.
4ـ در مورد مسالۀ مالی:
در شرایط کنونی افغانستان اشغال شده حزب سازان فریبکار و اغواگر عموماً برای جلب نظر “تمویل کنندگان خارجی” و اجرای “پروژههای سیاسی” تلاش نموده و می نمایند. در چنین شرایطی حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان افتخار دارد که از لحاظ مالی منحصر به حقالعضویتها و کمکهای مالی اعضای حزب میباشد.
حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان سیاست اتکاء مالی به منابع امپریالیستی و ارتجاعی خارجی و داخلی را در تناقض با استقلال ایدیولوژیک- سیاسی و تشکیلاتی حزب میداند و علیه آن به عنوان یک انحراف عمیق ایدئولوژیک ـ سیاسی مبارزه نموده و مینماید، و هرگونه توجیه چنین سیاستی را حتی به مثابۀ اقدامات تاکتیکی ضروری نمیپذیرد و این توجیه را بخش مهمی از سیاست رویزیونیستی میداند. حزب ما روی این اصل مائوئیستی جداً پافشاری دارد و به همین علت بود که در کنگره وحدت تامین مصارف مالی از منابع امپریالیستی را به عنوان یک سیاست انحرافی برنامهای ساخت و قاطعانه علیه چنین سیاستی تا کنون مبارزه نموده و تاکید بر مستقلانه بودن تنظیم امور مالی از منابع امپریالیستی نموده و مینماید.
در حالی که در اساسنامه حزب مقدار حقالعضویت اعضای حزب بهطور واضح و روشن مشخص شده، اما مقدار کمکهای مالی اعضا مشخص نگردیده، بلکه به توان مالی و آمادگی اعضای حزب مربوط دانسته شده است.
رفقا بخوبی میدانند که حزب از لحاظ مالی به مشکلات عدیده ای مواجه است، با آن هم حقالعضویتها و کمکهای مالی اعضای حزب کاملاً مرتب و منظم و به اندازه کافی پرداخت نمیگردد.
حزب کمونیست(مائوئیست) افغانستان صریحاً بیان میدارد که از لحاظ مالی با مشکلات مواجه می باشد. تمامی اعضا و هواداران حزب وظیفه و مسئولیتدارند که برای رفع مشکلات مالی حزب تلاش و کوشش پیگیر به خرج دهند، در غیر آن حزب قادر نخواهد بود که با این وضعیت بد مالی بعضی از مهمترین وظایف مبارزاتی خود را بهطور منظم و فعالانه اجرا نماید.
حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان برای پیشبرد مبارزات حزبی بهطور منظم به افراد حرفهای نیازمند است. بدون افراد حرفهای هیچ حزبی قادر بهپیشبرد مبارزات نخواهد بود.
پولینوم به این نتیجه رسید که در شرایط فعلی قبل از همه باید پرداخت حقالعضویتها یا اعضا و داوطلبان عضویت و کمک های مالی آنها به حزب، بهصورت منظم و منسجم درآید، و رفقای که از بابت حق العضویتها مقروض اند باید هرچه عاجل قروض شان را پرداخت نمایند.
عدم توجه به این موضوع نهتنها عدم احساس مسئولیت در قبال مسائل مالی حزب را از طرف اعضاء و یا مسئولین حزب نشان میدهد ، بلکه مقدم بر آن نشانهای از عدم تطبیق یکی از ابتداییترین اصول انضباطی حزبی محسوب میگردد.
5 ـ در مورد روابط بینالمللی:
حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان روابط دوستانه با احزاب و سازمانهای مائوئیست جهان دارد. حزب در روابط بینالمللی مبتنی بر انترناسیونالیزم پرولتری و اتکاء به خود حرکت میکند و هدف عمده حزب عبارت از پیشبرد فعالیتهای مبارزاتی بینالمللی بهمنظور ایجاد تشکیلات بینالمللی جدید مائوئیستی است.
بعد از فروپاشی جنبش انقلابی انترناسیونالیستی احزاب و سازمانهای مائوئیست جهان از لحاظ تشکیلاتی فاقد یک تشکیلات بینالمللی رهبری کننده میباشند. از چندین سال به اینطرف احزاب و سازمانهای مائوئیست کشورهای مختلف جهان عوامل ایدئولوژیک ـ سیاسی و تشکیلاتی فروپاشی جنبش انقلابی انترناسیونالیستی را مشخص و معین نمودند، متاسفانه که این سلسله مباحثات بطور جدی تعقیب نگردید و برای مدتی قطع گردید. جای مسرت است که از جنوری 2020 به این طرف این سلسله مباحثات از سر گرفته شده و امید است که ادامه این جلسات از طریق مبارزات ایدئولوژیک ـ سیاسی اصولی میان احزاب مختلف جهان منجر به ایجاد یک تشکیل جدید بین المللی مائوئیستی گردد.
یکی از مباحث مطروحه در پولینوم اول دور سوم کمیته مرکزی حزب، ضرورت توجه بیشتر به روابط بینالمللی حزب و سازماندهی منظمتر و منسجمتر این روابط بود.
همان طوری که سومین کنگره سراسری حزب کمونیست(مائوئیست) افغانستان رهبری جمعی با مسئولیت فردی را بهعنوان یک اصل تشکیلاتی پذیرفت و آنرا آئیننامهای ساخت، بر مبنای این اصل تصویب شده سومین کنگره سراسری حزب، پولینوم اول سومین دور کمیته مرکزی حزب کمونیست(مائوئیست) افغانستان فیصله نمود که کمیته روابط بینالمللی طبق بند “ی ” ماده شانزدهم آئیننامه تشکیلاتی حزب وظیفه دارد تا روابط حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان را با احزاب و سازمانهای مارکسیست ـ لنینیست ـ مائوئیست سایر کشورها و همچنین چگونگی شرکت حزب در کار زار بینالمللی را تنظیم نماید. این کمیته مکلف است که در پیوند نزدیک با دفتر سیاسی حزب این وظایف را بصورت جدی پیش ببرد.
اولین پولینوم دور سوم کمیته مرکزی فیصله نمود که جلسات عمومی واحدهای منطقهیی مربوطه فراخوانده شود تا وظایف خویش را طبق ماده بیست و چهارم آئیننامه تشکیلاتی در انطباق به فیصله و رهنمودهای کنگره سوم انجام دهند.