چهل و دو سال قبل از امروز، در ۷ قوس ۱۳۵۸ خورشیدی، زنده یاد رفیق اکرم یاری و تعداد زیادی از پیشگامان جنبش مائوئیستی و جنبش دموکراتیک نوین کشور، یکجا با جمع بزرگی از سایر مخالفین رژیم کودتای ۷ ثور، توسط رژیم مزدور سوسیال امپریالیست های شوروی به سردمداری امین جلاد، پس از دستگیری و به زندان افتادن و تحمل شکنجه و رنجهای طولانی، قتل عام گردیدند.
قتل رفیق اکرم یاری و سایر پیشگامان جنبش مائوئیستی کشور، افشاندن بذر جامعه نوین است. با آگاهی و گذشتن از منافع شخصیشان، عدم سازش پذیری در برابر دشمنان و پایداری قاطعانه بر اصول و آرمانهای والای انقلابی که اساسگذار خط مارکسیستی – لنینیستی – مائوئیستی (در آن زمان مائوتسه دون اندیشه) در کشور شمرده میشوند، آنها را مظهر جامعه نوین در کشور ساخت و تاثیرات کمی و کیفی عمیق، وسیع و گسترده ای را در بطن جامعه بر جای گذاشت. پیشگامان جنبش مائوئیستی افغانستان که با خون خود بذر افشان بهترین و روشنترین بیان جهان بینی، سیاست و ایدئولوژی پرولتاریا بوده اند، مجموعه ای از نیروهای آگاه طبقاتی را دور آن متشکل ساختند و زندگی و حرکت انقلابی شان در میدان مبارزه به نمونه و سرمشقی برای تمامی مائوئیستها و نیروهای ملی – دموکراتیک، کارگران و خلقهای ستمدیده در کشور مبدل گردید.
امروز، در چهلودومین سالروز جانباختگان جنبش مائوئیستی و جنبش دموکراتیک نوین (جریان شعلۀ جاوید) کشور، یکبار دیگر یاد و خاطرۀ همۀ آن عزیزان جانباخته را گرامی میداریم و مجدداً پیمان میبندیم که راه آنها را در مبارزه و مقاومت علیه امارت اسلامی افغانستان و حامیان بین المللی شان و اشغالگران مرتجع داعشی بعنوان دشمنان عمده، بر محور جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی (شکل مشخص کنونی جنگ خلق) ادامه خواهیم داد.
امسال به گرامی داشت یاد عزیزان در خون خفته خود در حالی مینشینیم که شاهد به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان و بازیهای پشت پردۀ اشغالگران امریکایی و سقوط شگفتانگیز رژیم دست نشانده اشغالگران یانکی در کشور هستیم. با روی کار آمدن دوباره امارت اسلامی طالبان در افغانستان سطح زندگی زحمتکشان پیوسته در حال سقوط بوده است. نیروی کار، بار دیگر وسیعاً آواره و بیاشتغال گشته و اگر اشتغالی هم وجود داشته باشد، مزد پرداختی آن بسیار اندک است. سطح تورم اقتصادی در کشور بالا رفته و کارگران آواره و بیاشتغال راه مهاجرت را به امید پیدا کردن لقمه نانی در پیش گرفته اند.
دامن زدن جو مهاجرت و پذیرش کشورهای امپریالیستی و بازگشائی دروازههای کشورهای اروپائی و امریکایی، بخش دیگری از توهم دامن خورده میان نسل روشنفکر جامعه است که به امید زندگی بهتر در درون دژهای امپریالیستی، به فرار مغزها از کشور دامن زده و علاقمندی برای بیرون شدن از کشور حالت همه گیر را به خود اختیار نموده است.
خانه خرابی دهقانان هر روز بیشتر میشود و تحت حاکمیت امارت اسلامی طالبان در افغانستان هرچند از چور و چپاول بی حساب و کتاب جنگ سالاران حکومت قبلی خبری نیست ولی حاکمیت فئودالی و ملاشاهی خشن طالبان نیز چیزی نیست که منافع اساسی دهقانان طالب آن باشد.
اقشار وسیع خرده بورژوازی هر روز بیشتر از پیش با فقر و فلاکت دست به گریبان اند. پیشه وران در تقابل کالاهای وارداتی شغل شان را از دست دادهاند. قشر وسیع مامورین پایین رتبه دولتی به شمول معلمین حالت زاری به خود گرفته و سائر اقشار خرده بورژوازی نیز پیوسته به اعماق بحران اقتصادی کشانده شده اند و تجارت کوچک نیز در مسیر قهقراء سوق یافته است که این خود به گسترش صفوف بیکاران انجامیده است. همین قشر رو به افزایش بیکاران است که نیروی مهم شورشگر علیه سیطره طالبان و حامیان بین المللی شان و اشغالگران مرتجع داعشی در کشور را تشکیل میدهند و آنچنان عاصی اند که در شرایط نبود حضور فعال نیروهای ملی مردمی و انقلابی در صحنه نبرد، حتی وسیعا به نیرو های ارتجاعی امتحان داده مثل جهادی ها پیوسته حول “جبهه مقاومت” یا به صفوف ” داعش ” کشانده می شوند.
در زیر چتر حکومت امارت اسلامی طالبان، زنان با ستم شوونیستی مردسالار سنتی دیرپا مواجه هستند و دروازه های مکاتب و دانشگاه برویشان مسدود گشته و با خطر فزاینده شوونیزم غلیظ و کور طالبی تحت ستم قرار میگیرند. حقوق انسانی آنها سلب و بطور وسیع قربانی خشونت های خانوادگی و غیر خانوادگی می گردند.
حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان با پذیرفتن مارکسیزم- لنینیزم- مائوئیزم به عنوان رهنمای اندیشه و عمل خود و بر پایۀ تطبیق خلاقانۀ آن در شرایط مشخص کشور، منجمله جمعبندی از تجارب مثبت و منفی شرکت جنبش ما در جنگ مقاومت ضد سوسیالامپریالیستی و جمعبندی از عوامل کمبود و کوتاهی در طول مبارزات چند دهه پرداخته، و وظایف مبارزاتی و مقاومتی در شرایط کنونی، ضرورت کار وپیکار قاطع حزبی و جنبشی در مسیر تدارک برای برپایی و پیشبرد جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی را مطرح کرده و با تمام توشوتوان در راه پیشبرد موفقانۀ آن تلاش میورزد. فقط و فقط ازین طریق است که ما خواهیم توانست از خون جانباختگان جنبش مائوئیستی و جنبش دموکراتیک نوین کشور پاسداری نماییم.
ما یکبار دیگر از تمام منسوبین جریان دموکراتیک نوین، نیروهای ملی وانقلابی کشور میخواهیم تا برای ایجاد هماهنگی واتحاد حول یک پلاتفورم مشترک، مبارزات جدی خود را پیش ببرند !
«ازخانواده های جانباختگان جنبش مائوئیستی و منسوبین جنبش دموکراتیک نوین (جریان شعلۀ جاوید) میخواهیم! که نخستین خواست برحق جنبش انقلابی کشور از شما این است که در مسیر مبارزاتی فرزندان، پدران و اقارب جانباختۀ تان وفادارانه حرکت کنید! اگر بنابر دلایلی توان و امکان ادامه این کار را ندارید، حداقل خون آنها را وجهالمصالحۀ سازش و تبانی با دشمنان کشور و مردم، به ویژه دشمن عمده، قرار ندهید تا خواسته یا ناخواسته به پای منافع آنها قربانی نشوید.»
رفقا !
شرایط عینی و ذهنی ناشی از تشدید تضادها در جامعه فرصت های عظیم و چالش های بزرگ بر سر راه مبارزه برای برپایی و پیشبرد جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی به مثابه شکل مشخص کنونی مبارزات ضد ارتجاعی – امپریالیستی در افغانستان را بوجودآورده. اگر از این فرصتها استفاده اعظمی به عمل نیاید طبیعی است که چالشها به خطرات بالفعل تبدیل خواهند شد. پس با توجه به رسالت تاریخی نیروی انقلابی آگاه و با توجه به تعهد خارائین به منافع علیای توده ها و کشور با تمام قوت و توان به پیش!
گرامی باد یاد و خاطرۀ جانباختگان جنبش مائوئیستی و جنبش دموکراتیک نوین افغانستان!
به پیش در مسیری که با خون هزاران جانباختۀ جنبش مائوئیستی و جنبش دموکراتیک نوین کشور در 7 قوس گلگون گردیده است!
به پیش در مسیر تدارک برای برپایی و پیشبرد جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی در افغانستان!
حـزب کـمـونـیـسـت (مـائـوئـیـسـت)افـغـانـسـتـان
۷ قوس سال ۱۴۰۰ خورشیدی
۲۸ نوامبر ۲۰۲۱ میلادی