یاد نامۀ مردی از سلالۀ قهرمانان تاریخ افغانستان

دانلود فایل Wordدریافت سند تحریری رفیق م. ب. یک سال پیش در چنین روزی اندیشمندی متعهد، متفکر، سیاست‌مداری دانا در گذشت. رفیق ضیاء صدر حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان در خانوادۀ خرده مالک دهقانی در یکی از روستاهایی ولایت…. به دنیا آمد. نخستین معلم رفیق ضیاء درد و رنج مردم ستم‌دیده افغانستان بود. او در طوفانی از اندوه و اقیانوسی از رنج پرورش یافت. رفیق ضیاء هیچ وقت برای رهایی فردی مبارزه و تلاش ننمود. او تا بدرود حیات به طبقه خود وفادار ماند. برای او نیز میسر بود که با سازش و تسلیم طلبی و انحراف از اصول مارکسیستی ـ لنینیستی ـ مائوئیستی مانند بقیه تسلیم طلبان “چپ ” به جاه و مقامی برسد، اما چنین نکرد و روی اصول پا فشاری نمود. او زندگی حقیرانه را بر تسلیم شدن به اشغال‌گران و رژیم پوشالی ترجیح داد. رفیق ضیاء در مکتب رنج آموخته بود که باید برای بر انداختن مناسبات کهنه اجتماعی مبارزه کرد و قیام نمود و در برابرنظام موجود نه گفت و تمام ارزش‌های دنیای بورژوازی را از طریق انقلاب قهری نفی نمود. رفیق ضیاء انقلابی از جان گذشته و فدایی پیش‌تاز که توقف را نمی‌شناخت و آن را ننگ می دانست و با هر دشواری و نا هم‌واری به مبارزه بر خاست و تا آخرین لحظه حیات خود، هیچ‌گاه سنگر توده‌ها را رها نکرد و برای یک لحظه هادامۀ مطلب

رفیق ضیاء به جاودانگی پیوست

دانلود فایل Wordدریافت سند تحریری رفیق س. امروز اول سرطان 1400 مصادف است با اولین سال‌گرد در گذشت رفیق ضیاء صدر حزب کمونیست(مائوئیست) افغانستان. یک سال از در گذشت رفیق ضیاء گذشت، اما در مدت یک سال اعضای و هواداران حزب کمونیست(مائوئیست) افغانستان کمبود او را بدرستی احساس نموده اند. ما در این روز این جا جمع شدیم تا یاد و خاطره بزرگ ترین دانشمند مارکسیست ـ لنینیست ـ مائوئیست را گرامی بداریم، و تعهد بسپاریم که مسیر مبارزاتی او را با جان و دل به پیش می‌بریم و در راه استحکام و گسترش حزب در بین روشنفکران و توده های زحمت کش افغانستان با جدیت تلاش می‌نمائیم. اعتقاد راسخ ما اینست که هر گاه بتوانیم بصورت دقیق و اصولی راه مبارزاتی رفیق ضیاء را ادامه دهیم بطور یقین می‌توان گفت که هیچ گونه خلاء در امر رهبری بوجود نخواهد آمد. رفیق ضیاء یک مارکسیست ـ لنینیست ـ مائوئیست و یک تیوریسن کبیر بود. او نه تنها در افغانستان، بل‌که احزاب مارکسیست ـ لنینیست ـ مائوئیست جهان نیز او را بعنوان تیوریسن بزرگ می شناختند.   رفیق ضیاء سال های متمادی علیه “راه پاراچندا” و “اندیشه گونزالو” بعنوان یک انحراف جدی در سطح بین المللی به مبارزه بر خاست، اما حزب کمونیست انقلابی امریکا و حزب کمونیست ایران (مارکسیست ـ لنینیست ـ مائوئیادامۀ مطلب

سند تحریری رفیق کارگر

دانلود فایل Wordدریافت رفقا! درودهای گرم و انقلابی خود را خدمت شما رفقائی که در اولین محفل سال‌گرد درگذشت رفیق ضیاء صدر حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان حضور به هم رسانیدید تقدیم می دارم. رفیق ضیاء رهبر خردمند و توانا، زندگی اش را وقف مبارزه علیه ظلم و ستم برای رسیدن توده‌های مظلوم به آزادی و استقلال کشور نمود. امروز اول سرطان 1400 خورشیدی است و یک سال می‌شود که رفیق ضیاء دیگر در میان ما نیست، اما در مدت یک سال هیچ‌گاه نتوانستم یاد و خاطره اش را فراموش نمایم. رفیق ضیاء بسیار به سادگی زندگی نمود، او با مردم صمیمی و در هم آمیخته بود. اولین معلم رفیق ضیاء درد ورنج، غم و اندوه توده‌های ستم‌کش جامعه بود. رفیق ضیاء با عشقی که به مردم داشت، تمام زندگی خود را وقف مبارزه با دشمنان طبقاتی توده‌های ستم‌کش افغانستان نمود. او همیشه مدافع حقیقت، آزادی، برابری و عدالت اجتماعی بود. توصیه رفیق ضیاء برای منی کارگر ساده همیشه این بود که: «کارگران باید مستقلانه متشکل شوند و با شگوفا ساختن مبارزات خویش، عملاً نشان دهند که دیگر توسری خور و دشنام شنو نیستند، آن ها باید در جریان مبارزات آگاهانه شان تثبیت نمایند که از حقوق خود آگاه شده و از عزت نفس و حقوق  خود دفاع می نمایند.» رفیق ضیاء گنجینه معنوی جامعهادامۀ مطلب

قسمت اول – دوم – سوم “محفل هرات” چه‌گونه شکل گرفت و چه مسیری را پیموده است؟

دانلود فایل Wordدریافت سندی که همین اکنون تحت عنوان “محفل هرات وارد جنگ  مسلحانه می‌شود” به دست‌رسم قرار گرفته، توسط “شیر آهن‌گر” به رشته تحریر درآمده و امضاء گردیده است. ما این سند را همان‌ طوری‌ که توسط خودش به رشته تحریر درآمده است به همان قسم یعنی قسمت- قسمت، مورد نقد قرار می‌دهیم. “شیر آهن‌گر” از “محفل هرات” نام می‌گیرد، اما در مورد گذشتۀ “محفل هرات” چیزی نمی‌گوید. او نگفته که “محفل هرات” چه‌گونه و چرا به وجود آمد. بنابرین ناچاریم قبل از این‌که به نقد “نوشته” بپردازیم، در مورد “محفل هرات” روشنی بیندازیم تا خواننده به‌تر به ماهیت “محفل هرات” پی برده و بداند که این محفل چرا و چه‌گونه به وجود آمد. در 13میزان 1344 خورشیدی “سازمان جوانان مترقی” تحت رهبری زنده‌یاد رفیق اکرم بنیان‌گذاری گردید. این سازمان بنا به مشکلات عدیده‌ای که داشت تا سال 1347 خورشیدی موفق به نشر جریده‌ای که بیان‌گر اهداف سازمان باشد، نگردید. این سازمان در حمل 1347 خورشیدی به هم‌کاری دو محفل دیگر موفق به نشر جریدۀ “شعله جاوید” گردید و از این طریق به تبلیغ و ترویج ایدۀ دموکراسی نوین پرداخت. منسوبین “جریان دموکراتیک نوین” در بین توده‌ها به “شعله‌یی” معروف گردیدند. این جریان به زودی به یک کمیت و نیروی توده‌یی قابل محاسبه تبدیل ادامۀ مطلب

در درون و بیرون حزب علیه دشمنان انقلاب مبارزه نمائید

دانلود فایل Wordدریافت دانلود فایل PDFدریافت حزب کمونیست(مائوئیست)افغانستان از زمان ایجادش تا کنون یک لحظه در محیطی فارغ از مبارزات سخت علیه دشمنان انقلاب زندگی را سپری ننموده است. حزب را نمی توان از محیطی که آن را احاطه نموده جدا دانست. حزب کمونیست (مائوئیست)افغانستان در کشوری مستعمره – نیمه فئودال کار و فعالیت می‌نماید. بدون شک در چنین حالتی افکار ناسالمی از خارج حزب در درون آن رخنه می‌کند. در افغانستان اشغالی زمینۀ این گونه افکار ناسالم بسیار زیاد است و بخصوص در میان قشر تحصیل کرده که تخصص دارند، اما سرخ نیستند.  بناءً ضروری و الزامی است تا آن اشتباهات و نکات ضعفی که تا اکنون وجود داشته و پوشیده مانده است هر چه سریع‌تر و زودتر افشاء نمائیم. زیرا محیطی که ما فعلاً در آن زندگی می‌کنیم محیطی  مملو از افکار ضد پرولتاریایی و ضد انقلابی است. در چنین حالتی باید هوشیار بود و مبارزه درون حزبی را لحظه‌ای به فراموشی نسپرد. البته این مبارزه نباید جاگزین تضاد عمده گردد، بل‌که در تابعیت از تضاد عمده به پیش برده شود. رفقا! هر گاه ما بخواهیم که رسالت تاریخی خود را انجام دهیم باید بر ضد دشمنانی که اطراف و اکناف ما را محاصره نموده به جنگیم و با تمامی نیروهای واقعاً مائوئیست، اقشار و طبقات انقلابادامۀ مطلب

نقد اعلامیۀ وبسایت فاقد اعتبار شعله جاوید زیر نام فریبندۀ “حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان” و مقالۀ «مذاکرات صلح دوحه:…»

خروج نیروهای نظامی اشغال‌گران از افغانستان  به معنی پایان اشغال کشور نیست زمانی که بلوک وارسا فروپاشید و سیستم سوسیال‌امپریالیستی “شوروی”  از میان رفت، امپریالیزم امریکا مدعی پی ریزی نظم نوین صد سالۀ امپریالیستی در جهان گردید. امپریالیزم امریکا بر مبنای همین رویاهای امپریالیستی جنگ تجاوزکارانه و اشغال‌گرانه خویش را با متحدینش از عراق شروع نمود، و جنگ تجاوزکارانه و اشغال‌گرانه شان را به افغانستان کشاند. ادامه این جنگ های تجاوزگرانه و اشغال‌گرانه بصورت مستقیم و غیر مستقیم دامن سوریه، یمن و لیبیا را نیز گرفت. به همین ترتیب پیش روی‌های نیروهای اشغال‌گر ناتو به طرف مرزهای غربی روسیه نیز شروع گردید.   نیروهای اشغال‌گر ناتو تحت رهبری امپریالیزم امریکا بعد از دو دهه به بن بست خوردند و به یک بحران لاعلاج دچار گردیدند. روسیه امپریالیستی در سوریه در مقابل اشغال‌گران امریکایی ایستاد و به همین ترتیب امپریالیزم امریکا در مرزهای غربی روسیه نیز با اقدامات جنگی امپریالیزم روس مواجه گردید.  تلاش امپریالیزم امریکا برای تسلیمی کوریای شمالی به شکست منجر گردید و باعث نزدیک تر شدن آن کشور به سوسیال امپریالیزم چین شد.  از یک سو منافع استراتیژیک امپریالیزم امریکا در جهان و منطقه ادامۀ مطلب

با تغییر اوضاع در افغانستان مائوئیست‌ها و نیروهای انقلابی باید نیاز مبارزاتی عاجل و فوری کشور را درک نمایند

مذاکرات مستقیم میان اشغال‌گران امریکایی و طالبان در اواسط سال 1397 خورشیدی شروع گردید. این مذاکرات مدت 18 ماه را در بر گرفت وباالاخره به تاریخ 10 حوت 1398 خورشیدی(29 فبروری 2020 میلادی) منجر به “توافق‌نامه صلح” میان اشغال‌گران امریکایی و طالبان گردید و به این ترتیب طالبان به اشغال‌گران امریکایی تسلیم شدند. در “توافق‌نامه صلح” بصورت واضح و روشن از خروج کامل نیروهای نظامی اشغال‌گران تا اول می 2021 سخن به میان آمده، اما امریکایی‌ها در این “توافق‌نامه” دو امتیاز از طالبان گرفتند. در توافق‌نامه میان امریکایی‌ها و طالبان، “توافق‌نامه امنیتی” میان اشغال‌گران امریکایی و رژیم دست‌نشانده مسکوت گذاشته شده و هم چنین هیچ صحبتی در مورد شبکه‌های قوی استخباراتی نیروهای اشغال‌گر صورت نگرفته است. این بدان معناست که طالبان “قرارداد امنیتی” و حضور نیرومند “شبکه های قوی استخبارتی” اشغال‌گران را در افغانستان پذیرفته اند. امریکایی‌ها در بدل این دو امتیاز علاوه بر خروج نیروهای نظامی شان به طالبان وعده سپردند که دولت آینده افغانستان(دولت پسا توافق) اسلامی خواهد بود و به منظور تامین این هدف شورای عالی علما تاسیس خواهد شد. دولت موقت روی کار خواهد آمد وقانون اساسی جدید ساخته خواهد شد. پنچ هزار زندانی طالبان تا بیسادامۀ مطلب

امپریالیزم اشغال‌گر امریکا اکنون در افغانستان راه حل سیاسی با طالبان را نسبت به راه حل نظامی ترجیح می‌دهد

همان‌طوری که شهر قندوز چند مرتبه بین اشغال‌گران امپریالیست، رژیم دست‌نشانده و طالبان دست به دست گردید، همین اکنون این شهر از هر طرف در محاصره طالبان قرار دارد.   به همین ترتیب شهرهای لشکرگاه، ترین‌کوت، مهترلام، پلخمری، لوگر، میدان شهر و شهر فراه نیز در معرض تهدید شدید امنیتی قرار دارد و طالبان بر بقیه شهرها حملات جبهوی مرتباً انجام می‌دهند. به این ترتیب در ظرف سه هفته چهار ولسوالی از ولایات میدان وردک، لغمان، تخار و قندوز از کنترول رژیم دست‌نشانده خارج گردیده است، و در بسیاری از ولایات، ولسوالی‌ها در معرض سقوط قرار گرفته اند. علاوه بر جنگ‌های ارتجاعی ـ استخباراتی، ده‌ها عملیات انتحاری و انفجاری در مناطق حساس شهر کابل و سایر شهرها و مناطق تحت کنترول رژیم دست‌نشانده صورت گرفته و می‌گیرد و تلفات وسیعی بر نظامیان رژیم دست‌نشانده و در عین‌حال اهالی ملکی وارد آورده که آخرین نمونۀ آن حمله وحشیانه و جنایت‌کارانه بر مکتب دخترانۀ سیداشهداء دشت برچی است که تلفات سنگین بر جا گذاشته است. امروز به خوبی هویدا است که مناطق تحت کنترل رژیم دست‌نشانده نسبت به سال‌های قبل کاملاً کاهش یافته است. طبق آماری که خود اشغال‌گران امپریالیست داده اند در آخر سال 2018 میلادی مناطق تحت کنترل اشغالادامۀ مطلب

دفاع از خلق فلسطین، وظیفۀ انترناسیونالیستی است!

بمباران ارتش اشغال‌گر صهیونیست اسرائیل به نوار غزه و کشتار بی‌رحمانه توده‌های ستم‌دیدۀ فلسطین را قویاً محکوم می‌کنیم! از تاریخ روز دوشنبه مورخ ۲۰ ثور ۱۴۰۰ ( ۱۰ می ۲۰۲۱ ) مناطق مختلف فلسطین، از جمله نوار غزه، کرانه غربی و بیت المقدس، به دلیل این‌که یک دادگاه اسرائیلی حکمی را صادر نمود که بر مبنای آن باید صدها فلسطینی ساکن منطقۀ “شیخ جراح” در بیت‌المقدس شرقی ( یا اورشلیم شرقی) به نفع شهرک‌نشینان یهودی تخلیه کنند، روزهای خونین را سپری می‌کنند. به اساس گزارشات نشر شده طی ۴ روز گذشته از در اثر درگیری‌ها حدود ۱۳۳ نفر در نوار غزه و ۹ نفر در اسرائیل کشته شده‌ و بیشتر از ۱۵۰۰ نفر فلسطینی زخم برداشته‌اند. از تاریخ ۲۴ ثور ۱۴۰۰، دور جدید بمباران هوائی نوار غزه از طرف دولت اشغالگر صهیونیستی اسرائیل آغاز گردیده و تبادلۀ آتش شدت بیشتری بخود گرفته است. این حملات ددمنشانۀ ارتش اشغالگر صهیونیستی اسرائیل با واکنش‌های متعدد از طرف مقامات و سازمان‌های متعدد فلسطینی مواجه شده است. “جبهه خلق برای آزادی فلسطین”، “سازمان حماس” و “جبهه آزادی‌بخش فلسطین” در جبهه واحد، این بربریت صهیونیست‌ها را محکوم کرده و درفش مقاومت را علیه آنها به اهتزاز در آورده و شاخه‌های نظامی جنبش مقاومت خلق فلسطین در حملاتی مادامۀ مطلب

ستم جنسیتی در پیوند با استثمار طبقاتی و ستم امپریالیستی قرار دارد

دانلود فایل Wordدریافت يک‌بار ديگر درفش پيروزمند و خون‌چکان هشتم مارچ، به پرواز در آمده است. این روز بیان‌گر عصيان زنان، بر فراز حيات پوسيدۀ مرد سالاری به مثابۀ جزئی از کل نظام غارتگر حاکم بر جهان است. این پرواز غرور افگن امید پاره شدن زنجيرهای ستم از دست و پای زنان ستم‌دیده و بپا خاسته را می‌دهد، این پرواز غرور آفرین برای خفتگان در بند این امید را می‌دهد که خروش انقلاب در حال جرقه زدن است که هسته تمامی مرتجعین را هم چو انبارهای گندیده خس و خاشاک در مسیر حرکتش بسوزاند. ما در لحظه‌های غرور پرور و پر شور اين روز، از مبارزات برحق زنان به منظور پاره نمودن زنجیرهای اسارت و درهم کوبیدن نظام ستم‌گرانه جهان و بخصوص افغانستان حمایت می‌کنیم.   در این روز تاریخی باید از ستم سخن گفت و جلوه‌های گوناگون این ستم را افشاء ساخت. در این روز باید از ستم،ستم‌گران سخن گفت و نقاب کذب را از چهره‌های شان درید. در این روز باید از ستم جنسیتی سخن گفت و زنان ستم‌دیده را از ستم  جنسیتی که بر آن‌ها روا می‌دارند واقف ساخت. ستم بر زنان دارای سابقه تاریخی بس طولانی است. با از میان رفتن سیستم کهن مادر سالاری و به وجود آمدن طبقات و مالکیت خصوصی در جوامع بشری، نظام مادرسالاری از میان رفت و سلطه مرد سالاری، ستم بر ادامۀ مطلب

به‌مناسبت تجلیل از پنجاهمین سال‌گرد بنیاد‌گذاری جریان دموکراتیک نوین افغانستان

امروز، 13 میزان سال 1394 خورشیدی، مصادف است با پنجاهمین سال‌گرد تأسیس سازمان جوانان مترقی افغانستان. سازمان جوانان مترقی افغانستان در نشست عمومی مؤسس آن سازمان در 13 میزان سال 1344 خورشیدی اعلام موجودیت کرد. خط و مشی مبارزاتی سازمان یک خط و مشی علمی و ضد ارتجاعی، ضد تجدید نظر طلبی و ضد امپریالیستی و ضد سوسیال‌امپریالیستی بود. اتخاد این خط و مشی مبارزاتی به پیش‌گامی رفیق زنده‌یاد اکرم یاری صورت گرفت. با تکیه بر این خط و مشی مبارزاتی اصولی و فعال، سازمان جوانان مترقی به زودی توانست ابتکار راه اندازی جریان دموکراتیک نوین افغانستان را روی‌دست گیرد. از آنجایی‌که انتشار جریدۀ شعلۀ جاوید به عنوان ناشر اندیشه های دموکراتیک نوین نقش موثری در رشد و گسترش جریان دموکراتیک نوین افغانستان بازی نمود، جریان مذکور به نام جریان شعلۀ جاوید معروف گردید، به نحوی که تا امروز تمامی شخصیت‌ها و تشکلاتی که ریشه‌های تاریخی‌شان از لحاظ فکری و سیاسی به جریان دموکراتیک نوین افغانستان در دهۀ چهل خورشیدی می‌رسد بنام شعله‌یی یاد می‌شوند.سازمان جوانان مترقی و جریان دموکراتیک نوین افغانستان در هرسه عرصۀ مبارزاتی ضد ارتجاعی، ضد رویزیونیستی و ضد امپریالیستی و سوسیال امپریالیستی به نحو اصولی و فعالانه مبارزاتش را پیش میادامۀ مطلب

قسمت هفتم، هشتم و نهم -“محفل هرات” چه‌گونه شکل گرفت وچه مسیری را پیموده است؟

قسمت هفتم     “ش. آهن‌گر” قسمت هفتم سندش را این طور شروع می‌کند:      «A  ـ چریك های شهری حق پرست افغانستان:  در مرحلۀ پیشین تذكر رفت كه گام نخست عملی شركت درجنگ آزادیبخش، تشكیل كمیتۀ نظامی درشهرهرات بود كه به خاطر نقش آغازگرانه اش، قدری بیشتر بازش می كنیم. چگونگی شكل گیری اش بدین منوال است كه رفقای ما طبق اصل تحكیم پیوند، به جانب مردان عمل انقلابی، عناصرمطمئن، حتی ازگروپ های دیگر، نیز دست وحدت پیش می كردند وچكیدۀ اندوختۀ تئوریك مبارزاتی مان را از تحلیل گذشته، حال وآینده، به عنوان “برگ سبز تحفۀ درویش”  هدیۀ قدوم شان می ساختند، تا باشد كه صاحب نظران برآن نظر افكنند و دستاورد احیاناً خوب ما را سره كرده و اضافات را قیچی كنند. درهمین روال بود كه با چند دوست منسوب به سازمان “اخگر” و افرادی هم مسما به “ستمی ها”، تشكیل این كمیته به حیث دریچۀ ورود به وحدت سرا پذیرفته شد، و گشودن آن درطرح عملیات چریكی شهری سراغ گردید. اولین جلسۀ آن كه تدارك محل برگزاریش به جناح موسوم به ستمی ها سپرده شده بود، آن را درمنزل یكی از اقوام خویش برگزار می دارند، كه این شخص در زمینۀ كار سیاسی درارتباط با بخش ما است. وقتی درحلقه ای كارش می خواهد گزارش این امر را ارائه كند، قبل از او، مسئولش كه تصوادامۀ مطلب

مذاکرات”صلح بین الافغانی” در قطر و تلاش اشغال‌گران امریکایی برای حل این معضل

شش ماه بعد از امضای “توافق‌نامه صلح” میان اشغال‌گران امریکایی و طالبان یا به عبارت دیگر تسلیم شدن طالبان به اشغال‌گران امریکایی، مذاکرات “صلح بین الافغانی” در روز شنبه 22 سنبله 1399 خورشیدی در قطر شروع گردید. این مذاکرات مدت سه ماه طول کشید، اما بدون هیچ نتیجه‌ای در 24 قوس 1399 خورشیدی پایان یافت، و به مدت بیست و دو روز به تعویق افتاد. محل مذاکرات بعدی مشخص نگردید و قرار بر این شد که در 5 جنوری 2021 یعنی بعد از 22 روز مذاکرات از سر گرفته شود.بعد از ختم مذاکرات دور اول در ظرف سه ماه روی کار شیوه مذاکرات فقط اجندای 28 ماده‌ای از طرف رژیم دست‌نشانده به طالبان پیش‌نهاد گردید و از طرف طالبان به رژیم دست‌نشانده اجندای 22 ماده‌ای پیش‌نهاد شد.بعد از به تعویق افتادن مذاکرات رژیم دست‌نشانده مانند دوران قبل از مذاکرات دور اول اکت‌ و اداهای به اصطلاح آزادی و استقلال طلبی نمود و ادعا کرد که “مذاکرات بین الافغانی” باید در دور دوم مذاکرات در افغانستان شروع شود. ازآن‌جایی که تصمیم گیرنده اصلی در مذاکرات “صلح بین الافغانی” اشغال‌گران امریکایی است، نه رژیم دست‌نشانده. لذا طبق خواست اشغال‌گران امریکایی دور دوم مذاکرات نه در افغانستان، بل‌که در قطر شروع گردید.قبل از شروع دور اول مذاکرات “صلح بین الافغانی” رژیم پوشالی ادامۀ مطلب

انتقال قدرت از ترامپ به بایدن

انتخابات سال 2020 میلادی در امریکا یکی از پر چالش‌ترین و مضحک‌ترین دور انتخابات در تاریخ امریکاست. گر چه در سال 2004 میلادی انتخابات امریکا تا حدودی به چالش مواجه گشت، اما به این شکل مفتضحانه سال 2020 میلادی پیش نرفت.در سال 2004 میلادی بوش و دار ودسته اش با تهدید و ارعاب توانستند که جان‌کری کاندید حزب جمهوری خواه را وادار به عقب نشینی نمایند.قبل از انتخابات ریاست جمهوری امریکا، حزب جمهوري‌خواه امريكا کنگره‌اش را در پناه برچه ها و زره پوش هاي قوت هاي مسلح بر گزار نمود، این حرکت حزب جمهوری‌خواه در آن‌زمان از یک‌طرف نشاندهنده ترس و بيم اين شان از مخالفين داخلي و خارجي شان بود، اما از طرف ديگر نشاندهنده روحيه دهشت افگنانه اين باند در قبال مخاليفين شان نيز بوده است. جمهوری‌خواهان در همين كنگره شان اعلام كردند كه هرگونه كوششي براي پائين كشيدن بوش از رياست جمهوري امريكا ” كمك به دشمنان امريكا و خيانت ” تلقي خواهند كرد. در همان زمان در محافل مطبوعاتي امريكا بحثي وجود داشت که جان كيري ( كانديداي حزب دموكرات ) از ترس اين‌كه مبادا ترور شود، كمپاين انتخاباتي خود را عمدا خراب كرد تا در انتخابات برنده نشود.به همین ترتیب طرفداران بوش كه ماموريت‌هاي پوليس در نقاط مختلف را در دست داشتند، قبل از انتخابات در محلات ادامۀ مطلب

خط ترسیم شده توسط رفیق ضیاء و هم‌رزمانش را با کار شانه به شانه و مبارزۀ شانه به شانه با توده‌های زحمت‌کش ادامه می‌دهیم

“سند ذیل به تاریخ ۶ سنبلۀ ۱۳۹۹، به دست ما رسید که برای نشر در وبسایت ارسال نموده بودیم، متاسفانه توسط (ملیار) از واحد شمارۀ ششم بایگانی گردیده و اجازه نشر را نیافت. اینک به انتشار آن مبادرت ورزیدیم.” مرگ نابهنگام رفیق ضیاء صدر حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان را به تمام اعضای کمیتۀ مرکزی حزب، کمیته‌های منطقوی، تمامی هواداران حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان، تمام احزاب و سازمان‌های مارکسیست ـ لنینیست ـ مائوئیست سایر کشورها تسلیت عرض می‌کنم. با کمال جرات می‌توان گفت که رفیق ضیاء صدر حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان جاودان و فنا ناپذیر گردید. بدون شک از دست دادن رفیق ضیاء رهبری که تمام عمر و زندگیش در راه کمونیزم (مارکسیزم ـ لنینیزم ـ مائوئیزم) و خدمت به خلق ستم‌دیده صرف نمود برای پرولتاریا، توده‌های زحمت‌کش و تحت ستم و هم‌چنان زنان کشور که علاوه بر ستم طبقاتی از ستم امپریالیستی و شئونیزم مردسالارانه رنج می‌برند، ضربه نهایت بزرگ و غیرقابل سنجش می‌باشد. از آن جایی که همه رفقا درباره زندگی سیاسی رفیق ضیاء وضاحت دادند و پیام‌های تسلیت‌شان را فرستادند متشکرم. من می‌خواهم کمی به زندگی شخصی رفیق ضیاء وضاحت بدهم. اجازه دهید رفیق ضیاء را به معرفی بگیرم. رفیق ضیاء به صفت یک مارکسیست ـ ادامۀ مطلب


اوضاع و شرایط کنونی از ما چه می‌طلبد؟

سند ذیل توسط هیات تحریر شعله جاوید، در ماه سنبله ۱۳۹۹ نهائی شده بود؛ ولی متاسفانه توسط (ملیار) از واحد شماره ششم بایگانی گردید و منتشر نشد. ما  با رعایت اصول حزبی و مبارزات جدی در این راه، موانع را مرفوع و نشرات را مجددا از سر گرفته‌ایم که اینک خدمت خوانندگان محترم تقدیم میداریم. اشغال‌گران امپریالیست و بخصوص نیروهای اشغال‌گر امریکایی از زمانی‌که افغانستان را اشغال نمودند در پی حضور دراز مدت خویش در افغانستان بودند. به همین مناسبت پیمان امنیتی را با رژیم دست‌نشانده امضا نمودند، چه قبل از عقد پیمان امنیتی و چه بعد از آن امریکایی‌های اشغال‌گر قصد بیرون شدن از افغانستان را نداشتند. بعد از عقد پیمان امنیتی رسما و به اصطلاح قانوناً با ایجاد 9 پایگاه استراتیژیک نظامی در نقاط حساس کشور مسلط شدند. نیروهای اشغال‌گر امریکایی می‌خواستند و می‌خواهند که از طریق این پایگاه‌ها ازیک‌سو افغانستان را هم‌چنان تحت کنترل نگه دارند و به انقیاد کامل خویش در آورند و از سوی دیکر نقش مسلط شان را در منطقه و در قبال قدرت‌های منطقه‌یی هم‌چنان حفظ نمایند و تحولات بعدی منطقه و قدرت‌های منطقه یی را از نزدیک زیر نظر داشته باشند و به این ترتیب سلطه جهانی شان را به مثابه یگانه ابر قدرت امپریالیسـتی موجود در جهانادامۀ مطلب

بیایید تا دوصـدمین سـال‌گرد فریدریش انگِلس پیشـوای کبیر پرولتاریای جـهان را جشـن بگیریم!

اطلاعیه ذیل، به تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۲۰ ( ۸ قوس ۱۳۹۹ خورشیدی) به مناسبت دوصدمین سالگرد فریدریش انگلس از طرف احزاب وسازمان های م ل م کشور های جهان هم‌چون کشورهای ایتالیا، گالیسیه ایالت هسپانیه، ترکیه، جرمنی، تونس، کلمبیا، اتریش، فرانسه، شیلی،هند، مکزیک، اکوادور، فیلیپین، انتشار یافته است و حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان نیز از جملۀ امضاء کنندگان این اطلاعیه می باشد. ترجمۀ: کمیتۀ روابط بین الملی ح.ک.م.ا بیست و هشتم نوامبر سال جاری، دوصدمین سال‌گرد فریدریش انگلس، یکی از رهبران بزرگ پرولتاریای جهان و بنیان‌گذار مشترک علم انقلاب پرولتری -همراه با مارکس-  می‌باشد که امروزه به مارکسیزم – لنینیزم – مائوئیزم معروف است. پرولتاریای انقلابی همه کشورها، با الهام از بنیان‌گذاران برجستۀ سوسیالیزم علمی ، مارکس و انگلس، مبارزات خود را به‌راه انداخته و در طی این دوره، منجر به غنی‌سازی علم انقلاب و توسعه آن شدند. مرحلۀ قابل عطف و مهم آن، انقلاب سوسیالیستی اکتبر در روسیه است، که عصر انقلاب جهانی پرولتری را به وجود آورد و پیروزی انقلاب در چین که با انقلاب بزرگ فرهنگی پرولتری ادامه یافت، برای پرولتاریا مارکسیزم – لنینیزم – مائوئیزم را اهدا نمود، یک تئوری عالی و ملیح که به شما اجازه می‌دهد نه تنها قادامۀ مطلب

علیه تسلیم طلبی ملی و طبقاتی مبارزه کنید

سند ذیل توسط هیات تحریر شعله جاوید، در ماه اسد ۱۳۹۹ نهائی شده بود؛ ولی متاسفانه توسط (ملیار) از واحد شماره ششم بایگانی گردید و منتشر نشد. ما  با رعایت اصول حزبی و مبارزات جدی در این راه، موانع را مرفوع و نشرات را مجددا از سر گرفته‌ایم که اینک خدمت خوانندگان محترم تقدیم میداریم. با تجاوز امپریالیست‌ها به رهبری امپریالیزم اشغال‌گر امریکا در افغانستان موج عظیمی تسلیمی و تسلیم طلبی از”چپ” و راست سربلند نمود.اكثريت نمايندگان فكري فئوداليزم یعنی احزاب جهادی هفت‌گانه (به استثنای حزب اسلامی گلبدین) و هشت گانه و ملیشه‌های بدنام نقش نیروی پیاده نظام اشغال‌گران امپریالیست را در افغانستان بازی نمودند. بعد از اشغال افغانستان نیروهای “چپ” (خلقی پرچمی‌ها و به اصلاح شعله‌یی‌ها) نیز به مبلغ و مروج اشغال‌گران امپریالیست تبدیل گردیده و هر کدام احزاب شان را ساختند و در وزارت عدلیه رژیم پوشالی ثبت و راجستر نمودند. آن‌ها نه تنها این کار را کردند، بل‌که سعی نمودند که از طریق نوشتن کتاب‌ها و مقالات متعدد تسلیمی شان را موجه جلوه دهند. آن‌ها با نوشتن کتاب‌ها و مقالات متعددخط مشی تسلیم طلبانه رفزمیستی و پارلمانتاریستی را ارائه نمودند. اوضاع و شرایطِ 19 سال گذشته  به خوبی نشان داده که تسلیم شدگان در حد تادامۀ مطلب

حزب سازان فريبكار و اغواگر

سند ذیل توسط هیات تحریر شعله جاوید، در ماه اسد ۱۳۹۹ نهائی شده بود؛ ولی متاسفانه توسط (ملیار) از واحد شماره ششم بایگانی گردید و منتشر نشد. ما  با رعایت اصول حزبی و مبارزات جدی در این راه، موانع را مرفوع و نشرات را مجددا از سر گرفته‌ایم که اینک خدمت خوانندگان محترم تقدیم میداریم. بعد از لشکر کشی اشغال‌گران امپریالیست به رهبری امپریالیزم اشغال‌گر امریکا به افغانستان و اشغال این کشور توسط آن‌ها، نیروهای ارتجاعی به اصطلاح چپ سر از پا نشناخته و مانند احزاب ارتجاعی جهادی به دنبال اشغال‌گران امپریالیست به راه افتاده و اشغال کشور را «بارقه امید در چشمان اشکبار ملت افغانستان» خوانده و تجمع خائنین ملی در بن را «مظهر اراده ملت افغانستان» نامیدند، به این ترتیب در صف داوطلبان خدمت‌گذار اشغال‌گران امپریالیست ایستادند، احزاب شان را در وزارت عدلیه رژیم پوشالی ثبت و راجستر نموده و از این طریق در بازی‌های نمایشی و فرمایشی انتخاباتی شرکت نمودند و در خوان یغمای اشغال‌گران امپریالیست و رژیم پوشالی شریک شدند و جا ومقامی در رژیم پوشالی برای خود اختصاص دادند. بعد از اشغال افغانستان توسط اشغال‌گران امپریالیست یکی دیگر از این تشکیلات “ساما” بود که اشغال کشور را به فال نیک گرفت و به تبلیغ و ترویج دموکراسادامۀ مطلب

قسمت چهارم، پنجم و ششم “محفل هرات” چه‌گونه شکل گرفت و چه مسیری را پیموده است؟

سند ذیل توسط هیات تحریر شعله جاوید، در ماه سنبله ۱۳۹۹ نهائی شده بود؛ ولی متاسفانه توسط (ملیار) از واحد شماره ششم بایگانی گردید و منتشر نشد. ما  با رعایت اصول حزبی و مبارزات جدی در این راه، موانع را مرفوع و نشرات را مجددا از سر گرفته‌ایم که اینک خدمت خوانندگان محترم تقدیم میداریم. “محفل هرات” چه‌گونه شکل گرفت و چه مسیری را پیموده است؟ قسمت چهارم     بحث “ش. آهن‌گر”  در قسمت چهارم سندش بر محور “تحکیم پیوند” دور می‌زند. ما در این قسمت فقط مختصراً روی جعل‌کاری تاریخی که “ش. آهن‌گر” که در آن خیلی مهارت دارد صحبت می‌نماییم. او بحثش را این‌طور آغاز می‌نماید:     «آغاز این امر به قبل از كودتا می‌رسد و در گزارش حضوری هیئت اعزامی حوزه قبلاً ارائه شده و ثبت پروتوکول‌ها و اسناد سازمان است؛ كه در پروسۀ تشكل “ساما”، در اولین حلقۀ سه نفری، “رستاخیز” عضویت داشته است (جدی۱۳۵۶ ش).» (صفحۀ 12 سند ـ تأکید از ماست)     همان‌طوری که قبلاً گفتیم ” آهن‌گر” تلاش می‌ورزد تا با جعل تاریخ از خود شخصیتی بسازد که نیست. چنان‌چه زمانی برای “سازمان مارکسیست- لنینیست”ها تاریخچۀ جعلی از سال 1357 خورشیدی ساخت و در سایت رزمندگان نشر نمود که در شمارۀ 26 شعلۀ جاوید دور سوم تحت عنوان “مکثی بر یک ادعای بیادامۀ مطلب